آغاز
تبدیل لاپالس
دو ویژگی دارد که ثانیه را به ابزاری جاذب توجه در تحلیل مدارها تبدیل کرده است. نخست
به کمک آن می توان آلبوم ای از معادلات دیفرانسیلی خطی با ضرایب استوار را به
معادلات چند تمام ای خطی تبدیل کرد. دوم، باب این تبدیل مقادیر اولیة متغیرهای
جریان و ولتاژ خود به خود وارد معادلات قید جمله ای می شوند. بنابراین شرایط اولیه
پاره لاینفک فرایند تبدیل اند. اما در روشهای کلاسیک اسم معادلات دیفرانسیل شرایط
اولیه زمانی وارد می شوند که می خواهیم ضرایب مجهول را احتساب کنیم.
هدف ما در
این فصل ایجاد روشی منظم برای یافتن رفتار گذرای مدارها به کمک تبدیل لاپلاس است.
روش پنج بار ای حرف شمرده شده در بخش 15-7 اساس این بحث است. اولین پا در
استفاده موثر از روش تبدیل لاپلاس از بین بردن ضرورت تحریر معادلات انتگرالی –دیفرانسیلی
توصیف کنندة مدار است. برای این منظور باید دوایر فرضی موازی باخط استوا بازهم از مدار را در حوزة s به دست
آوریم. این امر به سمت ما امکان می دهد که مداری بسازیم که مستقیماً باب حوزة تحلیل شود
بعد از فرمولبندی مدار در حوزة sمی استطاعت از روشهای تحلیلی بدست آمده (نظیر روشهای ولتاژ
گره، جریان سرا و ساده سازی مدار) استعمال کرد و معادلات جبری توصیف کنندة مدار
را نوشت. از حل این معادلات جبری، جریانها و ولتاژهای مجهول به سمت چهره توابعی گویا
به دست می آیند که تبدیل عکس آنها را به کمک تجزیه به کسرهای ساده به دست می
اوریم. سرانجام روابط حوزه زمانی را می آزماییم تا آرام شویم که جوابهای به دست
امده با شرایط اولیة مفروض و مقادیر نهایی معلوم سازگارند.
در بخش 16-2-
بازهم از عناصر را باب حوزة s به دست می آوریم. در شروع تحلیل مدارهای حوزة s باید دانست
که بعد ولتاژ تبدیل شده ولت ثانیه و بعد جریان تبدیل شده آمپر ثانیه است. بعد نسبت
ولتاژ به جریان باب حوزة s ولت حرف آمپر است و بنابراین در حوزة s یکای پاگیرایی ( امپدانس)
اهم و یکای گذارایی ( ادمیتانس) زیمنس یا تاک است.