» :: تذکره خود و خاندان پهلوی زاویه هایی از زندگی خانواده پهلوی پیش و پس از سقوط. تذکره حاضر، خاطرات احمدعلی خوشبخت انصاری از خویشاوندان فرح دیبا و دوست نزدیک و مشاور مالی رضا پهلوی ـ پسر شاه مخلوع ـ است، که اختلاف مالی وی و ولیعهد سابق ایران در مطبوعات غرب بازتاب یافت. شدت این درگیری تا بدان حد بود که رضا پهلوی از بهر پیشبرد دعوی خویش در دادگاه فدرال آمریکا مجبور به انکار ملیت ایرانی خود شد و این امر بحثهای شدیدی را در محافل وابستگان رژیم گذشته در اروپا و آمریکا برانگیخت. ظاهراً این اختلاف باعث ای برای گسست مسعود انصاری از خانواده پهلوی شد و تا بدانجا امتداد یافت که وی به سمت نگارش و نشر این خاطرات پرداخت و طی آن اسرار و ناگفته های بسیار را از دوران حضور خود در این خانواده فاش نمود. در بهر نخست، ادیب به رابطه خویشاوندی خود با فرح دیبا و چگونگی پیوندش با دربار پهلوی میپردازد و شرح میدهد که این پیوند تا بدانجا توسعه یافت که وی در سالهای ۱۳۵۰ در زمرۀ همراهان جوان بزم خصوصی شاه قرار گرفت. او در این بهر میکوشد حرف براساس دیده ها و شنیده های خود به تبیین علل سقوط رژیم پهلوی بپردازد. آنچه به سمت این بهر از خاطرات اهمیت میدهد، موقعیت ویژه نویسنده و حضور وی در محفل خصوصی شهبانو است. میدانیم که در واپسین سالهای سلطنت محمدرضا پهلوی، این باند دارای اثر جدی در شئون دیپلماتیک و اقتصادی و فرهنگی کشور بود و با گذشت زمان نفوذ فرح و اطرافیان او عمق بیشتر یافت. معهذا تاکنون چنان که بایسته است به پرتره جماعت فرح در تاریخ سلطنت پهلوی پرداخته نشده و از این زاویه به نظر میرسد که خاطرات احمدعلی مسعود انصاری میتواند سندی دست اول به شمار رود