فهرست
ژرفترین سپاس ها ............................................................................ 3
تعریف های فدرالیسم ...................................................................... 4
معناها جوراجور فدرالیسم ..............................................................4 فدرالیسم وانجمن های ایالتی درایران ............................................. 7
گفتگوی آقای" ناصر ایرانپور" ....................................................... 30
اوضاع فدرال باب آلمان .................................................................. 32
نگاهی کوتاه تاریخی به تحولات عراق ........................................... 37
سخن آخر ....................................................................................... 45
تعریف های فدرالیسم
معذلک فدرالیسم نیز مانند دموکراسی بر مجموعه ایا از اصول امین است. فدرالیسم استدلال و دبیر است در قبال"دیگران" و جامعه و شکلی است از پیچیدگی مختلف سازماندهی مدنی 1.
زمین مسابقه ادا و کارکرد فدرالیسم وسیع است:
20کشور فدرال بر 51.82% خاک آفاق امارت می کنندو نماینده ی 39. 58% مردم دنیا هستند2.
فدرالیسم گونه ای جستجو است در حوزه سازماندهی اجتماعی-سیاسی از بهر پیدا کردن راه حلی شایسته.
معناها مختلف فدرالیسم:
- بعضی آن را به عنوان راه حلی برای تعیش دسته جمعی در جامعه ای معینبا وجود اختلافات عمیقی که ممکن است وجود داشته باشد. به تماشا آنان فدرالیسم راه حل سومی است بین جهانی اجرا کردن ناشی از توسعه ی تکنولوژی و تعلق خاطر به فرهنگ ملی.
- گروهی دیگر, فدرالیسم را باعث ایا برای تسلط گروه غنی ترو یا دارای تعداد بیشتر را در زیر ظاهری فریبنده پنهان میکند .
- برای برخی دیگر روشی است بر ضد تمرکز قدرت و اصلاح دادن ثانیه با سیاستی مردمی.
در ابتدا به نظر می رسد که فدرالیسم مفهومی همگان است که گروهی از نهادها وسازمان های دیپلماتیک و اجتماعی را در برمیگیرد حال آنکه برای ادراک معنای صحیح این واژه باید میدان تحقیق را محدود کرد. فدرالیسم راباید با اجرا رژیم های فدرال وتئوری هایی که برای تجزیه و تحلیل ثانیه وجود دارد سنجید.
اگر چه اتحادیه ی شهرهای یونان آغازین تجربه ی شناخته شده درباب ی فدرالیسم است این واژه در فرهنگ یونان قدیم بود نداشته است زیرا این انجمن ها اجتماعی را تشکیل می دادند که براساسLe Foedus (ریشه ی لغت ی فدرالیسم)استوار بود, یعنی قراردادی بین شهرهای مستقل برای رسیدن به هدفی مشترک در مسائل دیپلماتیک , نظامی و حتی ورزشی.
باب قرون وسطی, شکل اولیهی فدرالیسم با برقراری سلسله مراتبی بین حاکمیت های مختلف به وجود آمد والگوی اقبال های فدرال بعدی شد. در آن دوران امپراطوری فئودال حداکثر اختیارات را به فئودال ها و شهرهای آزاد مستقل می دادند و از بهر زمین داران و یا اعیان وابسته به زمین اختیارات کمی قائل می شدند.
در سدهی16 میلادی,برای آغازین پاس به تشریحی جامع از فدرالیسم توسط " یوهانس آلتوزیوس 2 "(1562-1638) بر می خوریم. تئوری او دربارهی دولت چنین بود که ساختار آل مراتبی فئودالی دولت را باید براساس بر قانون اساسی تدوین کرد به سمت طوریکه بر پایهء خویش مختاری و آزادی عمل بنا شود.
مونتسکو (1689-1755) از دیگر متفکران ارجمند , معتقد بود :
" این شکل از امارت بند است از قراردادی که به وسیلهء آن چند گروه سیاسی توافق می کنند تا به سمت شهروندان دولت بزرگ تر که می خواهند آن را تشکیل دهند تبادل شوند . این اجتماع تازه مرکب ازجوامع مختلفی است که امکانپذیر است با الحاق دیگر جوامع به آن گسترش آشکار کنند. "3
امانوئل کانت , فیلسوف ارجمند آلمانی , (1724-1804) اعتقاد داشت که وجود فدرالیسم از بهر بر پایی "صلح" یعنی عدم وقوع هر گونه تذکره است. وی معتقد بود آنچه حقوق آشکار المللی خوانده می شود براساس حاکمیت مطلق دولت