روالی که باب نقد درا ین نوشته پیش گرفته شده
بیشتر تکیه حرف آرا موافقین و منتقدان کسروی و اسلوب وی در تاریخ مشروطه ایران علاوه
حرف خواستگاه های فکری و تأثیراتی که ازصاحب نظران گرفته و الا گذاشته را شامل
میشود. اینکه احمد کسروی در بطن اتفاقات تبریز بوده وآثار وی در زمینه اتفاق مشروطیت
و کم و کیف رویدادها بسیار دارا ابهت است در کنار این که خود ایشان با سره گویی
تملقی باب اظهار ماجراها نداشته بر دست آغاز بودن آثارش می افزاید. فلذا چهار چوب
کاربه گونه ایا شمار خورده که حواشی رخدادها شناسایی گردد و نقطه نظرات دگران نیز ذکر
شود. بری شک منتقدان وی کم نیستند همچنان که ثناگو چشمگیری ایضاً داشته است ولی با
قید این احوالات نقطه نظر منطقی این است که با بود اشتغال دولتی و وابستگی جیره
ای وی به حکومت سعی در اغوای خواننده
نداشته حرف خوشایندی غیری را سبب گردد .
سیاق ایشان باب صحیح دیدن موضوعات است تا آن جا که وقتی از بعضی طلبه ها و آخوند ها
به سمت باسواد یاد کرده و از عملکردشان انتقاد دارد تأثیری بر ارج نهادنش بر روحانیون
بزرگ مشروطه نمی گذارد وخلط موضوعی در کارش دیده نمی شود به عکس منتقدان حرف التقاط
این دو او را دشمن روحانیت ودین معرفی کرده اند. در خصوص کسروی موارد متعدد را میتوان از این ید شمرد. که
امیدواریم سعی ما مشعشع سازی نقطه کور حتی یکی از این موارد باشد