"واحد
بازرگانی و فروش با ما هماهنگ نیست!! واحد تولید دادهها خویش را به موقع در اختیار
ما قرار نمی دهد و به همین علت سیستم بهای تمام شده ما ابداً گاه به روز نیست. چرا
ما در هر آن از زمان نمی دانیم چه مقدار موجودی کالای آماده از بهر فروش داریم؟ و
یا چگونگی تسهیلات دریافتی کارتل و سود تضمین شده آنها در حال حاضر چگونه است؟ و ...
"
اینها احتمالا تنها
قسمتی از اعتراضات به حق حسابداران حرفه ایا در آفاق تجارت امروز باشد که بایستی به
ثانیه مسائل و مشکلات سایر واحدهای شرکت و باب رأس آن مدیریت ارشد سازمان را نیز
افزود.تمامی این سئوال ها و احساس نیازهای جدید، حرف گسترش افزونتر حوزه های تجارت و
فشردگی همچشمی در بازارهای جهانی، ابعاد مهمتری به سمت خود گرفته و عرصه را بر شرکت های
ارجمند تنگ خیس کرده است. تمامی این مسائل و مشکلات، احتیاج پیاده سازی سیستمی را مطرح
می سازد که امکان مدیریت صحیح و یکپارچه بر بیمو منابع سازمان را فراهم کند.
یکی از آخرین فن
آوری های دادهها در اساس تحول جریان اطلاعات سازمانی،که با اعمال IT باب تمام مرحلهها فعالیتهای یک بنگاه اقتصادی و برقراری تبادلات
اسم بین منابع مختلف سازمان، توانسته است پاسخی مناسب به ضرورت بالا الذکر بدهد ،
(ERP)[i] است. ERP مفهومی فراتر
از معنای لغوی واژگان تشکیل دهنده آن دارد. « حتماً شکی نیست که همه چیز در حوزه
اداره یعنی کلمه Enterprise ختم می شود،
لیکن دو لغت Resource و Planning باب تفسیر و استنباط ERP پرتره مهمی
ندارند. ERP تمام بخشها و وظایف آنها باب تمام شرکت را در یک سیستم رایانه ای
، یکپارچه باده آهسته . به نحویکه نیازهای خاص تمام بخشهای سازمانی در این سیستم
تایید می شوند.» ( زرگر ،1382، 249)
نگارندگان این مقاله اهتمام دارند باب ابتدا با تشریح ابعاد مختلف ERP ، به سمت یک مفهوم دقیق و عمیق در این رابطه دست یابند و سپس با تشریح پیاده سازی این سیستم، اثرات آن را در حوزه حسابداری امعان کنند . لیکن از آنجایی که سعه جدال بسیار گسترده می باشد ، بررسی های صورت گرفته در این مقاله معطوف به صفت های خاصی از حسابداری می باشد که عبارتند از : قابلیت اتکا و مرتبط بودن اطلاعات حسابداری ، مسئولیت پاسخگویی ، محاسبهگری مدیریت ( بحث اعتبار بندی سرمایه ای ) و اثر تحلیل گران مالی و حسابداری به سمت پیاده سازی ERP
توضیحات :
مقاله اسم به بررسی اثرات روبرو تولید و صادرات با تکیه بر صادرات غیرنفتی وعوامل مؤثر برآنها از طریق روش حداقل مربعات دومرحلهای میپردازد. نتایج نشان میدهند که صادرات غیرنفتی و تولید ناخالص داخلی تمام دو بر روی یکدیگر تأثیرات معنیداری میگذارند ولی تأثیرات GDP حرف صادرات غیرنفتی به مراتب بیشتر است.
فهرست مطلبها :
♦ این پژوهش با فرمت Word در 15 برگ ارائه شده و قابل ویرایش است.