تعریفی که آبراهامیان از ”نظریه اسبابچینی “ به دست می دهد تصویری است کاملاً
مطلق گرایانه از دیدگاهی اسم و سطحی: این
تصویر قید اینسان است که ایران صحنه ای است که بازیگران آن از سوی قدرت های خارجی بازدید می شوند و نقشی که به تقبل گرفت ه اند یا کلماتی که بر زبان باده رانند نیز از برون تعیین شده است .
بازیگران، یعنی
ایرانیانی که باب صحنه سیاست اند، تنها مثل عروسک چادر شب بازی ید آموز و دست به امر نیروهای
خارجی عمل می کنند. آنچه چهر می دهد نه از روی تصادف، نه برحسب ابداع لحظه ای و خیر از آهنگ آزاد افراد پاداش باده شود. با ا چشمانداز کاری که برای تفسیرگر
دیپلماتیک باده ماند این است که آشکار آهسته کدام قدرت خارجی کدام بازیگر چهر صحنه را در اختیار خویش دارد . من این عشوه استدلال را ”شیوپارانویایی“ (تشویش و بیم از اسبابچینی مخفی دیگران
علیه خود ) در فرهنگسیاسی ایران نام گذاشته ام.....
خواجه خور الدین محمد بن محمد اسم شیرازی ( حدود ۷۲۷ - ۷۹۲ هجری قمری ) ، اسمی به لسان الغیب ، شاعر و غزلسرای ارجمند قرن هشتم ایران و
یکی از سخنوران بنام آفاق است .
خور الدین محمد ، درخانواده ای آشنا به حقایق ادب ، به سال
726 هجری صلصل ، در شیراز به سمت دنیا آمد ، جداو ، یا پدرش ، از موطن خود ( اصفهان یا
تویسرکان ) ، در زمان اتابکان فارس به شیراز آمد و در آنجا ماند مادرش از مردم کازرون
حیات . مسکن حافط ، محله « شیادان » شیراز بود که این محله با محله ی « مورستان » در
زمان کریم خان زند ، یکی شد و مجاور « درب شاپور » قرار دارد . حافظ حدود چهل سال
در حوزه درس استادان ثانیه دوران : « قوام الدین عبدالله » ، « مولانا بهاء الدین عبدالصمد
بحرآبادی » ، « میر سید شریف دانشمند گرگانی » ، « مولانا شمس الدین عبدالله » و « قاضی
عضدالدین عیجی » ، حضور یافت و به همین سبب ، در اغلب دانش های زمان خویش توانایی پیدا
کرد .
ابن تحقیق در فرمت وردword و باب 16 صفحه میباشد
این
روزها مطالعات بین بند ای دیده اندازهای تازه ای
را پیش روی محققان آورده است. پیوند روانکاوی و ادبیات در ایران سابقه ای
طولانی ندارد اما در همین مدت خلاصه معلوم شده که چنین تحقیقاتی تا چه اندازه می
تواند برای تمام دو بند مفید باشد. نظرات ژک لکان ـ روانکاو فرانسوی ـ در تحلیل
شخصیتها و روایتهای ادبی ما را به نتایج جالب توجه و فصل تعیین عامل ای می رساند.
این نوشته کوششی است باب جهت استفاده از نظریه «ساختمان نفسانی انسان» لکان در
تحلیل شخصیت سنایی.این نظریه برای ساختمان نفسانی آدمی سه ساحت قایل می شود: «حیث
خیالی» ، «ساحت رمز و اشارت» و «حیث واقع».
بر خلاف آنچه در روایتهای افسانه ای نقل
شده،د. بروین نشان می دهد که زندگی سنایی دو دوران ای نبوده بلکه او باب طی انقلاب
روحی، سه مرحله را پشت تارک گذرانده است. ما در این نوشته سعی خواهیم کرد با استفاده
از نظریة ژک لکان مرحلهها سه گانه اغتشاش روحی سنایی را توضیح دهیم.
مقاله در دو بخش اصلی و چند بخش فرعی تنظیم
شده است. باب بهر نخست، نظریه ژک لکان را توضیح می دهیم تا مبنای تئوریک تحلیل مان
مشعشع شود. در بهر دوم، سعی خواهیم کرد با استفاده از نظریه، مراحل سه گانه زندگی
سنایی را توضیح دهیم. باب اثنا بررسی، ارتباط منطقی میان اشعار سنایی با هر یک از
مرحلهها سه گانه زندگی او نیز حرف حدود زیادی روشن خواهد شد.