بودجه فوریه 1995، کوچکسازی باب نیروی کاربخش دولتی را الزامی کرد. مدیریت چنین تغییری مشکلات بسیاری دارد. سه ابهامآمیز عمدهای که مدیران باید از آنها احتراز کنند عبارتند از:
1- اجرای آشفته و آشفته که احتمال دارد بیمو فرایند کوچکسازی را از مسیر خود خارج کند.
2- ناکامی در به سمت وجود آوردن نیروی کارگر که برای فرد، مشارکت او و نیازهای شخصی او ارزش قائل شود.
3- عدم توانایی باب مهیا شدن برای آیندهای بسیار متفاوت از امروز.
برای احتراز از این مشکلات، سه رفتار زیر میتواند صورت گیرد:
1- وفاداری جمعی، سازگار و قوی نسبت به سمت بازسازی اهداف، بینش و روشها
2- دلسوزی نسبت به افرادی که در اداره باقی ماندهاند و قدردانی از انبازی آنها و تدقیق به نیازهای ایشان.
3- ایجاد و برنامهریزی یک طرحِ غیر بوروکراتیک که بتواند با عقاید متداول و پیروز اختلاف نموده، نظام موجود را زیر سؤال برده و آینده تازهای را طراحی کند.
این مقاله تلاش برای تغییر را به سه مرحله تقسیم کرده، طول تقریبی و چالشهای هر مرحله را شرح داده و آلبوم مشخصی از اقدامات را برای هر مرحله توصیه میکند، بسیاری ممکن است بگویند اقدام به این وظایف نیازبه مجموعهای ازمهارت ها دارد که هنوز در دولت فدرال پرورش نیافته است. با این وجود، این وظایف باب مقابل ما قرار دارد. تغییر اتفاق خواهد افتاد و اقبال آنچنان که دعوی عموم است کوچکتر خواهد شد.