مقدمه :
خواب ، فرایندی است که مغز برای کارایی بهتر به ثانیه نیاز دارد . اهمیت اختلالات خواب از نظر عموم به خوبی درک نشده است. جرب چاه اشخاص مبتلا به مشکلات و اختلالات خواب ناامیدانه درجستجوی کمک بر می آیند .
خواب باب واقع دورهای از استراحت است و پاره نیازهای روزانهی بشر میباشد . یونانیان باستان نیاز به سمت اسم را خدای خواب : هیپنوز[1]، فرزند تیرگی و شب ، و برادر مرگ که نیروی او در کل بشریت امتداد دارد ، مینامیدند .
آنان معتقدند بودند که این نیرو چنان زیاد است که حتی خدایان تسلیم آن میشوند .
از زمانی که بشر به سمت یاد دارد همواره اسم و ماهیت رمزآلود آن مناسبت توجه بوده است .
در قدیم بعضی خواب را کرانه واسط مرگ و بیداری می دانستند برخی معتقد بودند که فعالیتهای مغزی درخواب اسم میشود .
امروزه نیز سوالاتی چون ، چرا میخوابیم ؟ - آیا خواب به سمت خاطر آرامش و به منظور تجدید قوای بدنی است یاخیر ؟ و یا اینکه کمبود خواب و کاهش مدت زمان آن و همچنین بروز اختلالات اسم ، چسان بر زندگی بشر تاثیر دارد ذهن دانشمندان را به خود مشغول داشته است .
در این قضا ،که بیخوابی و بروز مشکلات خواب ، حرف روی آدمی بیتاثیر نیست ، شکی وجود ندارد .
ولی آنچه دانشمندان حیطهی روانشناسی را درگیر این سوژه نموده آن است که این اختلالات بر کارکرد بهینهی آدمی ، چه تاثیراتی دارند.