اختلاف دما در مناطق مختلف تا حد زیادی به توزیع خشکی و آب در روی زمین
بستگی دارد. در حقیقت اختلاف گرمای ویژه ماء و خشکی در مناطقی از سطح زمین
که نزدیک دریاها و اقیانوسها واقع شدهاند، موجب ایجاد تعادل دمایی در این مناطق
میشود. آب گرما را به خود جذب میکند و این در حالی است که آزاده صیرورت گرما از
سطح آبها در مقایسه حرف خشکیها بمراتب کندتر است و به همین علت، آبها
میتوانند پرتره بسیار مهمی در افزایش و کاهش دمای محیط داشته باشند .
تردیدی
نیست که دریاها و اقیانوسها میتوانند باب تغییر دما در سطح خشکیها نقش
مهمی ایفا کنند. علاوه بر این، یکی از دیگر دلایل اختلاف دما بین خشکیها و دریاها
میتواند نسیم بادهای اقیانوسی باشد. حرف آغاز یک نهار صاف و آفتابی دمای هوا در
سطح خشکی بتدریج افزایش مییابد. افزایش دما سبب میشود جریان هوای گرم
بسرعت
به ارتفاعات ارتقا و بخش کمفشاری ایجاد کند .
منطقه کمفشار مسیر حرکت نسیم دریا را به طرف خشکی تغییر میدهد، اما در
مناطق کوهستانی که از آبها فاصله دارند، بادهایی که از جانب کوهها به طرف
خشکیها میوزند، بادهایی گرم و خشک هستند و برحسب منطقه ممکن است گاهی این
بادها گرم و سوزان باشد. در برخی مناطق دمای این بادها به سمت قدری بالاست که
میتواند پس از گذشت یک دقیقه برف سفیدی را که سطح کوهها را پوشانده، ناپدید
کند. در این مناطق بر ایز تابش نور خورشید دمای خاک در مناطق کمارتفاع کوهپایه
افزایش مییابد و تحت تاثیر پدیده جابهجایی هوای گرم به ارتفاعات ارتقا میکند. با
صعود آتمسفر دمای ثانیه کاهش مییابد و متراکمتر میشود و در نتیجه به ارتفاعات
پایینتر حرکت میکند. آنگاه پاس دیگر دمای هوا افزایش مییابد و این چرخه تکرار
میشود، اما اثنا شب برعکس آنچه در نهار اتفاق میافتد، جریان هوای خنک از
ارتفاعات به کوهپایهها که هنوز دمای بالایی دارند حرکت میکند. سپس دمای هوا
افزایش مییابد و جریان هوا به سمت ارتفاعات ارتقا میکند و این چرخه تا آغاز صبحی
دیگر امتداد خواهد داشت .
چکیده :
سیاستهای پولی به سمت آلبوم تدابیر و تصمیم هایی اطلاق می شود که از طریق بانک مرکزی برای کنترل حجم پول گرفته می شود تا از طریق تغییرات عرضه پول و نرخ بهره ، جریان خرج جامعه را تحت تأثیر رسم دهد و در نتیجه نیل به اهداف اقتصادی تسهیل گردد معمولاً روی قیمتها، میزان اشتغال، میزان تولید واقعی، صادرات، واردات به آغاز مهمترین متغیرهای هدف در اقتصاد کلان مورد بحث می باشند که افزایش ، کاهش و یا ثبات آنها هدفهای مورد نظر اقتصادی، از جمله سیاستهای پولی محسوب می گردد.
در اقتصاد ایران بخش کشاورزی، در طی سه برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آسه توسعه قرار گرفته است و سعی دولت بر این بوده است که جهت اعتبارات حتی المقدور به سمت سمت بخشهای تولیدی کشارزی سوق نماید. بنابراین حرف توجه به اهمیت سیاست پولی بر بخشهای اقتصادی و اهمیت بهر کشاورزی در رسیدن به سمت رشد و توسعه در این تحقیق به سمت بررسی بستگی سیاست پولی و ارزش افزوده بخش کشاورزی پرداخته شده است. برای برآورد رابطه بین ارزش افزوده بهر کشاورزی و حجم پول برای ایران طی دوره 81-1338 و حرف استعمال از تجزیه و تحلیل خود رگرسیونی VAR غیرمقید و بردار تصحیح خطا VECM و آزمایش هم گرایی یومانسون و جوسیلیوس ، شبر اتیان روابط و برآورد مدل می پردازیم.
نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که در بلندمدت اعمال سیاست پولی بر ارزش افزوده بهر کشاورزی اثر مثبت، معنی دار اما ناچیز داشته است و ایز خشکسالی در بعد سالهای 80-1377 منفی بوده که منطقی نیز می باشد. و نیز باعث انتقال منحنی بها افزوده بخش کشاورزی به پایین شده است. در کوتاه مدت سیاست پولی انبساطی اثر معنی داری بر بها افزوده بهر کشاورزی نگذاشته است.
با وجود نقش محدودیت بخش کشاورزی در طی سه برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بعد از انقلاب، ولی سیاستهای پولی به سمت صورت روی کارآمد برای رسیدن به این هدف عمل نکرده است. از سوی دیگر توصیه می شود که باب کوتاه زمان و میان مدت از سیاستهای بسط پولی کمتر و با احتیاط استعمال شود. زیرا این سیاست در کوتاه زمان حرف تولید و ارزش افزوده بخش کشاورزی اثر معنی دار و قابل توجهی نگذاشته است.