بررسی چند شخصیت برجسته در مدیریت (لائوزی – جیمز برنهام – آبراهام مازلو)

خرید این محصول

» :: بررسی قید سجیه برجسته در مدیریت (لائوزی – جیمز برنهام – آبراهام مازلو)

خرید این محصول

بررسی چند شخصیت برجسته در مدیریت (لائوزی – جیمز برنهام – آبراهام مازلو)

خرید این محصول

» :: بررسی چند شخصیت برجسته در مدیریت (لائوزی – جیمز برنهام – آبراهام مازلو)

امعان چند شخصیت برجسته باب مدیریت

(لائوزی – جیمز برنهام – آبراهام مازلو)

فهرست

آغاز	برگ
لائوزی	1
جیمز برنهام	9
آبراهام مازلو	20

لائوزی (قرن ششم قبل از میلاد)

لائوزی یا لائوتزو یکی از حکیمان افسانه ایا چین باستان بود. او اب و بنیانگذار تحرک فلسفی و مذهبی دائوایسم یا تااوایسم است. ماهیت این تحرک فلسفی در کتاب دائودجینگ که اسم پایین عنوان «کتاب راه و پرهیزکاری» به انگلیسی برگردانده شده وجود دارد. مانند کنفسیوس، لائوزی نیز از بهر زمان 2500 سال تأثیر انبوه عمیقی بر تفکر منسوب به چین داشته است و افکار او بخصوص در زمینه مدیریت و رهبری ایز مهمی باب عقاید شرقی ها گذاشته است. اذهان لائوزی حتی به فلسفه غربی نیز راه پیدا کرده و نمونه آن حرکت روشنفکرانه سده هیجدهم در فرانسه و تأثیر آن بر اقتصاد این کشور است که بعنوان تدبیر عدم مداخله دولت در امور اقتصادی و الا سیاست صرفه‌جویی آزاد مطرح شده است. اطلاعات بسیار پشیزی از تعیش لائوزی موجود است و شاید او فقط یک تصویر اسطوره ای بوده باشد. حرف برابر روایات، او معاصر و یا معلم کنفسیوس بوده است. او کتاب دائوجینگ را نوشت اما همانگونه که در چین باستان متداول بوده، بدون تردید به سمت نسخه اصلی، مطالبی اضافه شده و بارها در آن تجدیدنظر شده است. متنی که اکنون موجود است احتمالاً مربوط به حدود 300 واحد زمان ( قبل از تولد مسیح می باشد. کتاب دائوجینگ به هشتاد و یک بخش کوچک انشعاب می شود و هر بخش حاوی مجموعه ای از مطالب باب باره راه (Dao) و احراز به پرهیزکاری (De) است. مطالب ذیل در تذکره مذکور آورده شده است: نیاز به پرهیز از اختلاف و کشمکش و انجام کارها با صلح و هماهنگی، نیاز از بهر زدودن و پاکیزه کردن این جهان و تمام چیزهایی که در ثانیه است و ایقان به اینکه موقعیت حقیقی از عما بدست نیامده بلکه از معکوس و مخالف آن بازده باده شود WU-WEI الا عملی نشدنی (NON-ACTION). این اصول بنیادی تأثیر بسیار عمیقی حرف اقکار و جامعه چینی گذاشته اند، بخصوص 1000 سال بعد از میلاد مسیح و هنگامی که محققان در اهتمام از بهر ساختن آمیزه ای از عقاید کنفسیوس، دائوایست، لگالیت و بودا برای دائره کردن اجتماع بودند.

چینی ها هنوز هم دائوجینگ را می خوانند در این کتاب مطلب‌ها مهمی در باره فرهنگ تجارت و امامت در آن به چشم می خورد. تذکره مذکور، آنهایی را که در مسند قدرت و اختیار هستند نصیحت کرده و می گوید باید افزون‌تر بدانند و کمتر اجرا دهند. بعنوان مانند در بخش 8 دائوجینگ آمده است در اداره اجرا کردن بدانید که چسان دستورات را بکار برید. باب اجرا معامله تجاری بدانید که چطور کاراتر باشد. در اجرا یک حرکت بدانید چگونه لحظه راست و مناسب را انتخاب کنید. در بخش 17 دائوجینگ آمده است: موثرترین فرم رهبری این است که بجای بازدید کردن، به مردم انگیزه دهید.

-بالاترین نوع رسم آن است که آدم آشکارا از وجودش آگاه باشند.

-سپس ثانیه که مردم دوستش داشته و تحسینش کنند.

-سپس آن که از آن اشمئزاز داشته و حرف آن بخواهند مبارزه کنند.

-هنگامی که بی اطمینان باده شوید بقیه با شما غریبه و ناآشنا می شوند.

-دانا افتاده است و کم سخن باده گوید.

-هنگامی که کارها انجام و تکمیل شدند آدم می گویند ما خودمان آنرا اجرا دادیم.

اگر در بخش 39 دائودجینگ آمده، بالاترین قانون ثانیه است که به اصول پرهیزگاری و راه رسیدن به سمت آن ارتباط دارد و پایین ترین قانون آن است که به سمت تشریفات و آیین و آداب مذهبی بستگی دارد.

جهت مهم دیگر کتاب دائودجینگ این است که بر ابهت چیزهای غیرعینی و لمس ناپذیر تأکید دارد و در بهر 11، مطالب مربوط به آن آمده است:

-30پره چرخ حول یک محور می چرخند، که آن سوراخ ای است که در بین و بین چرخ قرار دارد.

-ما لوله را از توده های اقلیم رس باده سازیم، و فضای خالی اندرون ثانیه است که آن را قابل استفاده می سازد.

-ما برای بیت باب و پنجره می سازیم، ولی این فضای داخل اطاق است که آن را قابل استفاده باده سازد.

-ما برای اتاق باب و پنجره باده سازیم، ولی این فضای خالی داخل اتاق است که آن را قابل استعمال می کند.

پس ار چه چیزهای قابل لمس و دیده شدنی مزایای خود را دارند ولی لمس غیرممکن ها هستند که کاربری آنها را ایجاد باده کنند. مرکزیت بر لمس نشدنی ها ضمیر اول شخص جمع را به سمت مقوله Wv-Wei الا عمل نشدنی هداین می کند، جاییکه قانونگذاری گارها را انجام نمی دهد بلکه باعث می شود که آنها انجام شوند. باب یک اجتماع و یا سازمان که به راه و روش تکیه دارد، کارها با هماهنگی و طبق روال انجام باده شود و نیازی به پادرمیانی قانونگذار نیست، و سازمان در امتداد راه و بر اساس اصول پرهیزگاری هدایت باده شود.

همانطور که استعاره شد دائود جینگ تأثیر مهمی در دائره‌المعارف چینی داشته و دارد. اصول دائوایست و افکار او از سالها قبل به سمت اروپا نیز راه یافته و ارچه بسیار گسترده نشده اما تأثیر مهمی بر تفکر قذن 18 و روشنفکران اروپایی آن زمان مانند مونتسکیو گذاشته است.

در آموزشگاه صرفه‌جویی مدرن که به پیسیوکراتها معروف شده بود، پیشگامان صرفه‌جویی مدرن بسان اوسنی، کانتیلون، آرجبنتان، تورگوت تحت تاثیر این عقاید قرار گرفتند. استنباط آنها از WU-WEI این بود که زمانیکه کارها بصورت طبیعی و بر اساس آرزو و آهنگ خودشان انجام شوند و تحت فشار نباشد، به بهترین چهره ائتلاف می افتند. پشت در مقوله اقتصاد باید شرایط به گونه ای فراهم شود که بصورت طبیعی وضع اقتصادی تندرستی یابد نه اینکه برای اراده فعالیتهای اقتصادی تلاش کنیم. آنها این باب را صرفه‌جویی آزاد نام نهادند. ارچه آدام اسمیت در کتاب «سرمایه ملتها» (1776) این عبارت را بکار نبرد، لیک او شدیداً تحت تاثیر پیسیوکراتها قرار گرفت و باب مقوله WU-WEI یک گام پیشتر رفت: او معتقد حیات که اگر دولت باب کار بازار دخالت نکند، بازار به طور طبیعی به سمت بهتر شدن پیش می رود و سرمایه در جایی که لازم است پخش باده شود، و این همان مفهوم عبارت معروف «دست نامرئی» است.

مسئله مهم دیگر این است که به سمت نظر باده رسد دائوایسشم تنها تفکر چینی است که حرف بازرگانی تأکید دارد. اما مشهورتر و بحث برانگیزتر از آن کنفسیوس ایسم است. کنفسیوس که حرف لائوزی معاصر بود آگاهی متفاوتی نسبت به اجتماع داشت.

چنانچه چن خفت چنگال در کتاب «اصول اقتصاد کنفسیوی و مدرسه او» (1911) آورده است، آماج نهایی سیستم کنفسیون بسان دائوالیسم، رستگاری است. لیک تنها از طریق اداره فعالیتها می توان به ثانیه رسید. قعالیتهای اقتصادی اگر بخواهند به برتری برسند باید مدیریت و کنترل شوند. انجام این کار به دست جاکمان و پادشاهان است که کنفسیوس به سمت آنان پند می دهد که خودشان در بیرون سیستم اقتصاد بمانند و به آغاز وکیل و نماینده مردم از برون سیستم فعالیت نمایند و همیشه به کسانی که در مسند توان هستند تاکید باده کند که از ثروت اندوزی شخصی بپرهیزند.

تئوری صرفه‌جویی غربی تاکید دارد که برای اجابت کردن تقاضا، عرضه را باید افزایش انصاف ولی کنفسیوس معتقد است که باید استدعا را کنترل و محدود کرد به گونه ایا که با عرضه برابری کند. او خیر تنها به کنترلهای اقتصادی مانند قوانین تعدیل هزینه و بسته کردن تقاضاهای لوکس عقیده دارد بلکه می گوید خواستهای انسان باید از طریق آموزشهای اجتماعی و اخلاق بازدید شود. زمانیکه کمفسیوس باب پادشاهی چین شمالی (قبل از امپراطوری چین) دستور بود از او سوال شد که برای تندرستی اسلوب زندگی مردم چه باید کرد؟ او پتواز داد: به سمت آنها آموزش و ثروت داد. او می گفت: ادراک و درک، روش استعمال صحیح از ثروت را به انسانها می آموزد. تمکن باعث می شود که از مزایای آموزش بهره مند شوند و تمام دو با هم باعث بهبود چگونگی انسان باده شوند. درحالیکه استدلال دائوایست به سمت بازارچه آزاد است. کنفسیوی به مدیریت صرفه‌جویی ایقان دارد. لگالیست به هان فایز، دستور و ایدئولوژیست اوین شی هوانگدی اولین امپراطور چین موتلف خویش می شود: او این نظر کنفسیوس را که انسانها به جانب احسان گرایش دارند و در صورتی که در سیستمهای اجتماعی برای هدایت به سمت درستی، از تنگی استفاده شود میتوان انتظار داشت که بر حرف برابر اصول اخلاقی رفتار کنند اثر می کرد. به سمت نظر او تنها راه برای پیروزی و همنوایی آدم بر اساس دستورات قانون است. پایه های سیستم او بر اساس به اساس مهم بنا شده بود. اولین اصل Fa حیات یعنی استانداردهای تجویز شده که بر اصل قانون تهیه شده است. مردم باید Fa را چنان بپذیرند که اقدام و اعمال آنها صفت نفع عمومی بوده و در غری اینصورت تادیب ش

خرید این محصول