غرض از تاریخ (۱)، مجموعهٔ اتفاقات فرهنگی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و رویدادهایی است که در گذشته و در زمان و مکان زندگی انسانها و در رابطه با آنها رخ داده است. این رویدادها شامل اموری میشود از قبیل کردارها و دستاوردهای اسم و باطنی بشر و هرآنچه که گفته، اندیشیده و عمل کرده است. تاریخ (۲) معرفتی ناظر به وقایع جزئی و ادراک پدیدههای ذکرشده است که در ذهن تاریخدان شکل میگیرد و از سنخ آگاهی درجه یک است. به عبارت دیگر، رویداد (تاریخ)، موقعیتی هستیشناختی دارد و تأویل و ادراک از رویداد (علم تاریخ) دارای موقعیتی شناختشناختی است. ویلیام هنری والش تاریخ (۲) را بازگو کردن کلیهٔ اعمال گذشتهٔ انسان میداند، بهگونهای که نهتنها در روانی وقایع قرار میگیریم، بلکه علت وقوع آن حوادث را نیز بازمیشناسیم. به بند دیگر، هدف تاریخ اضافه بر اینکه معرفت به افراد انسان است، آگاهی به روابط اجتماعی او در گذشت روزگار را نیز هست. غرض از «اجتماعی» باب واقع کل اموری است که در حیات آدمی مؤثر است، نظیر امور اقتصادی، مذهبی، سیاسی، هنری، حقوقی، نظامی و علمی. پژوهشگرانی که دربارهٔ تاریخ مینویسند، تاریخنگار نامیده میشوند. هرچند غالباً این رشتهٔ مطالعاتی را در زیرگروهی از علوم انسانی یا حقایق اجتماعی قرار دادهاند، حرف این حال میتوان ثانیه را به عنوان پلی بین این دو شاخه تلقی کرد؛ زیرا روشهای مطالعاتی مختلف آن از هر دو شاخه وام گرفته شدهاند. تاریخ به سمت عنوان یک رشتهٔ مطالعاتی دارای شاخهها و گرایشهای جانبی زیادی است.
تاریخنگاران از پیش کوشیدهاند تا پرسشهای تاریخی را حرف پژوهش در اسناد نوشتاری پاسخ گویند. با اینحال پژوهشهای تاریخی عزب به این منابع محدود نمیشوند. بهطور کلی، منبعها دانشورانهٔ تاریخی را میتوان به سه رده تقسیم کرد: منابع مکتوب، منابع جابهجاکردنی و منابع مادی. تاریخنگاران اغلب از هر سه مورد استعمال میکنند.
|
|