گوگل مارکت
فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگانگوگل مارکت
فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگانبیوگرافی کلارک گیبل
کلارک گیبل
در نخستین سال قرن بیستم دیده به جهان گشود و بعد از گذران دوران بچگی و نوجوانی پرمشقت و فقیرانه به بازیگری علاقه پیدا کرد و در دهه 20 میادی به هالیوود راه یافت.
هنگامی که کلارک خطوه به دوران نوجوانی گذاشت، زندگی خانوادگی اش در پی ورشکستگی پدر دچار تاطم و سختی های بسیار شد. باب اساس آن وی ترک تحصیل کرد و در کارخانه استیک سازی شهر محل سکونتش، آکرن، مشغول کار شد. در این واحد زمان ( ها بود که کلارک نوجوان پس از رویت نمایش «مرغ بهشت»، به بازیگری عاقه مند شد. در سن 21 سالگی کلارک مادرخوانده مهربان خویش را ایضاً از دست داد و پس از پرسه زدن در شهرهای مختلف و کار کردن در کارخانه ها و نیز میدان های نفتی، سرانجام به سوی گروه های تئاتری کشیده شد. پیوند با لورا هوپ کروس بازهم بازی، مربی و مدیر پرنفوذ کلارک پای او را به هالیوود در حال شکوفایی دهه 1920 کشاند.
قیافه اش برای ایفای نقش در فیلم های صامت مناسب بود؛ اما او وقتی ستاره شد که صدا به سینما جاده یافت و او توانست احاطه خود در به کارگیری از صدای بم و تأثیرگذارش را به خوبی نشان دهد. رؤسای مترو گلدوین مایر حرف این که نمی توانستند ایراد خاصی از او بگیرند، اما حرف سرش ریسک نکردند و او اقبالش را با کمپانی وارنر آزمود، اما وارنری ها به گوش های بزرگش خرده گرفتند و او را شبیه میمون توصیف کردند.
تاخت سال بعد که گیبل تحت پیمان مترو گلدوین مایر به یک ستاره تبدیل شد، وارنری ها تازه فهمیدند چه فرصتی را از دست داده اند. ازدواج با گرتا گاربوی مشهور، او را تبدیل به یک سوپراستار تمام عیار کرد.
گیبل، آدم پرحاشیه ای بود و تارک تمام فیلمی می رفت تهیه کنندگان را به تنگ می آورد و مدام ناسازگاری می کرد. اقل کم گیبل اوج گرفت و معاشر لقب «سلطان هالیوود» شد. تماشاگران هر فیلمی را که گیبل باب ثانیه نقش داشت با ولع تماشا می کردند. حالا دیگر نوبت یک موفقیت هنری بزرگ هم بود تا او را در کنار توفیق های تجاری اش به سمت یک اسطوره کامل تبدیل کند. این اتفاق هم افتاد. باب واحد زمان ( 1934 او در فیلم «در یک شب اتفاق افتاد» توانست اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را هم بگیرد و تبدیل شود به معنای خوش پوشی و جذابیت دورانش. بعد از آن برای «شورش باب کشتی بونتی» نامزد اسکار شد و نهایتاً اوج واقعی را با بازی در «بر باد رفته» تجربه کرد. رت باتلر یک شخصیت جاودانه باب تاریخ سینمای جهان شد که بجز کلارک گیبل هیچ کس نمی توانست تا این اندازه درخشان آن را روی پرده احیا کند.
او تنها یک حریف به آوازه گری کوپر داشت که نقش را نپذیرفت چون فکر می کرد فیلم شکست سختی خواهد خورد. سلزنیک مجبور شد تا در برابر 1/۵ میلیون صلابه و 1۵ درصد از درآمد خالص، فیلم کلارک گیبل را از مترو گلدوین مایر قرض بگیرد. سنش که بالاتر رفت افراط باب استفاده دخانیات و پرخوری او را از ریخت و قواره انداخت.
گیبل 104 کیلوگرمی به سمت الم کسی نمی خورد. از بهر بازی در «ناجوره» مجبور شد 16 کیلوگرم از وزن خویش را کم کند و همین باعث شد از نظر جسمانی تحلیل برود و تسلیم مرگ شود. نکته جالب درباره او این است که چندان فیلم های مهم و روانی سازی را در کارنامه اش ندارد، اما همواره باب اوج بود. پس از ازدواج با کارول لومبارد، کلارک گیبل به معنای واقعی خوشبختی را در تعیش مشترک تجربه کرد.
مرگ ناگهانی کارول لومبارد در اساس یک سانحه هوایی و در یک هواپیمای نظامی، کمر گیبل را شکست. به گفته یکی از دوستانش، کلارک ابداً گاه پس از مرگ کارول لومبارد عاطفه خوشبختی نکرد و درواقع شعله قلبش برای همیشه خاموش شد.
پس از مرگ کارول، گیبل در 27 فیلم دیگر بازی و تاخت بار دیگر نیز ازدواج کرد. در واحد زمان ( 1949 با «سیلویا اشلی» ازدواج کرد اما سه واحد زمان ( ِ بعد از او جدا شد. سه سال پس از این دوری با «کی ویلیامز» پیوند کرد اما پنج سال بعد از او نیز جدا شد؛ این بار نه به اختیار خود، که مرگ، گیبل را از کی و زندگی گرفت. با اینحال در همه سال های پس از مرگ کارول، کلارک «هرگز آن کلارک سابق نشد». او قلبش را جایی میان صخره هایی در لاج وگاس اطاق گذاشته بود. جسد سلطان هالیوود به اندرز وی در پهلو لومبارد دفن شد. او در ۵9 سالگی حرف اثر سکته قلبی درگذشت.