گوگل مارکت

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

گوگل مارکت

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

کتاب بیشعوری


» :: کتاب بیشعوری

کی از جاده های عام شناختن بیشعورها، شناسایی موقعیت های بروز بیشعوری است. بسیاری از مردم اعتقاد دارند: ” احتمالا من نتوانم بیشعوری را تعریف کنم اما قطعاً  وقتی بیشعوری را ببینم، باده شناسمش .”

دیگران اعتراض می کنند که کلمه ی بیشعور کلمه ی عامیانه ی نسبتاً جدیدی است که فقط از بهر تحقیر  و استهزاء به کار میرود و از این رو درست نیست که به سمت عنوان اصطلاحی پزشکی به سمت کار رود، چون ممکن است باعث جریحه دار شدن احساسات بیماران شود و روشن است که این جماعت چیز زیادی در باره ی بیشعوری نمی دانند و این واقعیت را  که بیشعورها هیچ گونه احساساتی ندارند، در نظر نمی گیرند. به عبارت دیگر احساسات یک آدم بیشعور تا زمانی که او در جاده تداوی و بهبودی قرار نگیرد، اصولاً غیر قابل جریحه دار شدن است.

مطلبی را روشن کنم که حفظ و استعمال واژه ی بیشعور در درمان این بیمار ارزش و اهمیت بسیاری دارد. راست است که مردم رایج خوششان نمی آید که بیشعور نامیده شوند، اما مردم عادی که بیشعور نیستند. بیشعورها؛ پررو، نفرت آنگیز، ترسناک و متکبرند و باید بنام روی شان باشد که ید کم کمی به خود بیاوردشان .

انسان بیشعور آغازین گام درمان و بهبودی اش را حتماً باید با گفتن “من بیشعورم” آغاز کند و حتی گفتن جملات مشابهی نظیر”من آدم وقیحی ام” اصلاً آن اثر لازم را ندارد. بیشعوری یک نوع خوگیری است به سمت قدرت، وظیفه نشناسی بی حد و شهوت تسلط بر دیگران، این بیماری تعادل درونی قربانی اش را به هم می زند؛ تا زمانی که که آدم شود و اعتراف کند: “من بیشعورم.”

یکی از بیشعورها ی تحت درمان باده گوید: “تا زمانی که شروع به درمان نکرده بودم هیچ خیالی از اینکه چند نفر دیگر بیشعورند نداشتم، اما مدتی  که گذشت فهمیدم که تمام دوستانم هم بیشعورند. وقتی بِهِشان اعلام کردم که با من در جلسات درمانی کارتل کنند فقط مثل بیشعورها بهم خندیدند.