عنوان مقاله : روشهای نوین تدریس
شکل بندی : word
قیمت : 5000
شرح مختصر : بسیارى از روانشناسان تربیتى و مربیان آموزشى اعتقاد دارند که موقعیت یادگیرى باید چنان اداره دهى شود که هر شاگرد بر اصل توانایىهاى خویش به فعالیت و یادگیرى بپردازد. براى نیل به سمت چنین هدفی، روشهاى آموزش انفرادی، روشهاى بسیار مناسبى هستند؛ زیرا باب این نوع از روشها، شاگردان حرف اصل توانایىارج پیش مىجریان و معلم نیز فرصت کمترى صرف تدریس و زمان بیشترى صرف رسیدگى به سمت تک تک شاگردان مىکند. حتماً اولین و اساسىترین پا در راه اجرا چنین هدفى پذیرفتن مفهوم پیرو محوری در طراحى و پرورش است. در بسیارى از مواقع، دستیابى به هدفهاى آموزشى از طریق آموزش انفرادى بسیار آسانتر و توانایی پذیرتر از روشهاى سنتى دیگر است، بویژه ار روش آموزش انفرادى به کوه طور صحیح بکار گرفته شود، روحیه استقلالطلبى شاگردان در اجراى الگو هاى کوچک و ارجمند تقویت مىشود. پرورش انفرادی، الزاماً به معناى آموزش یک نفر پیرو توسط یک اسم آموزنده حرف برنامه خاص نیست. آموزش انفرادى ممکن است به چهره گروهى نیز اجرا گیرد«
روش در برابر واژه ی لاتینی «متد » به سمت کار می رود ، وواژه ی متد در فرهنگ فارسی «
معین » و فرهنگ انگلیسی به فارسی «آریانپور »به :روش ، شیوه ،راه ،طریقه ، طرز ،
راه معنی شده است . به کوه طور کلی «راه انجام دادن هر کاری » را آیین گویند . آیین تدریس
نیز بند از راه منظم ،با قاعده و منطقی برای عرضه درس می باشد .
تقسیم
بندی روش تدریس :
1 ـ
روشهای تاریخی 2 ـ روشهای نوین « صفوی ،
ص 239، 1370)
«
اصطلاح تدریس ،اگر چه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر می رسد ،اکثر معلمان
و مجریان برنامه های درسی با معنی و ماهیت راست آن آشنایی دارند . برداشتهای مختلف
معلمان از صفت تدریس می تواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوه ی کار
کردن با آنها تأثیرمثبت یا منفی بر جای گذارد . برداشت قید گانه از صفت تدریس می
تواند دلایل مختلفی داشته باشد ؛از مهمترین آنها بیبنیگی دانش پایه و افتراق در ترجمه
و برداشت نادرست معلمان از دیدگاههای جوراجور تربیتی است. گاهی آشفتگی و آشوب در
درک مفاهیم تربیتی به حدی است که بسیاری از کارشناسان ، معلمان و دانشجویان این
بند مفاهیمی چون تادیب ، آموزش ،تدریس و حرفه آموزی را یکی تصور می کنند وبه جای
بازهم به کار می برند . این مفاهیم اگر چه ممکن است در برخی جهات صور مشترک و در هم
تنیده داشته باشند ، اصولاً مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود را دارند .
پرورش
یا تربیت «جریانی است آراسته و مستمر که هدف آن هدایت رویش جسمانی ، شناختی ، اخلاقی
و اجتماعی یا به سمت طور کلی رشد تمام جانبه شخصیت دانش آموزان در جهت کسب و درک معارف
بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعداد آنان است » (سیف
،1379 ، 28 ) . بر اصل چنین تعریفی پرورش یک انتظام است ، نظامی که کارکرد اساسی اش
شکوفا کردن استعداد و تربیت شهروندانی است که هنجارهای مورد پذیرش اجتماع راکسب
کنند و متعهد به ارزشهای آن باشند . حتی بسیاری از معاشر نظران تربیتی کارکردی
فراتر از کارکرد ذکر شده برای پرورش قائلند و معتقدند که القای ارزشها و سنتها و
اخلاقیات پذیرفته شده جامعه به افراد یکی از قدیمی ترین دیدگاه پرورشی است ، به
جای چنین کارکردی ،نظام تربیتی باید رشد مهارتهای شناختی از قبیل تفکر انتقادی ،
تحلیل ارزشها و مهارتهای گروهی را در کانون کارکردهای خود قرار دهد تا زمینه ی
مردم سالاری در جامعه آماده شود . (میلر ،1983) گروهی دیگر نیز حرف این باورند که
نظام تربیتی باید آژانس تغییر و تحول اجتماعی باشد . (فریره ، 1972 )
تحلیل
مفاهیم و کارکردهای ذکر شده آرم می دهد که به هیچ چهره نمی توان مفهوم «پرورش » را
با مفاهیمی چون آموزش ،تدریس و یا پیشه آموزی یکی دانست . پرورش مفومی کلی است که
می تواند سایر مفاهیم را در درون خویش جای دهد .
مفهوم
پرورش برخلاف تادیب یک نظام نیست ، بلکه آموزش فعالیتی است هدفدار واز پیش طراحی
شده ،که هدفش فراهم کردن فرصتها و موقعیت هایی است قضا یادگیری را در اندر یک نظام
پرورشی تسهیل کند و تعجیل بخشد . بنابراین آموزش وسیله ای است برای پرورش ، نه خود
تادیب . آموزش یک فعالیت مشخص و دقیق طراحی شده است ؛پس هدفهای ثانیه دقیق تر و مشخصتر
و زودرستر از هدفهای پرورشی است .آموزش ممکن است با حضور اسم آموزنده ویا بری حضور معلم
از طریق فیلم ،رادیو ،تلویزیون و سایر رسانه ها صورت گیرد .
مفهوم تدریس به آن قسمت از فعالیت
های آموزشی که با ظهور معلم باب کلاس درس اتفاق می افتد اطلاق می شود . تدریس بخشی
از آموزش است و همچون آموزش یک آل فعالیت های آراسته ، هدفدار واز پیش تعیین شده
را در بر می گیرد و هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیری از سوی اسم آموزنده است . به سمت آن قسمت
از فعالیت های آموزشی که به سمت وسیله ی رسانه ها و بدون ظهور و تعامل معلم با دانش
آموزان صورت می گیرد به سمت هیچ وجه تدریس فرموده نمی شود. بنابر این آموزش معنایی عامتر
از تدریس دارد . به سمت عبارت دیگر می استطاعت گفت هر تدریسی آموزش است ،ولی هر آموزشی
ممکن است تدریس نباشد . چهار ویژگی خاص باب تعریف تدریس وجود دارد که عبارتند از :
الف )
بود سروکار بین معلم و دانش آموزان
ب)
فعالیت بر اصل اهداف معین واز پیش تعیین شده
ج )
طراحی منظم حرف توجه به موقعیت و امکانات
د)
ایجاد فراغت و تسهیل یادگیری . » ( شعبانی ،ص 9 ، 1382)
تعریف تدریس :
« تدریس
بند است از سروکار یا رفتار متقابل معلم و شاگرد ، بر اساس طراحی منظم و هدفدار
معلم ،برای ایجاد تغییر در رفتار پیرو . تدریس مفاهیم جوراجور مانند نگرشها ،
گرایشها ،باورها ، عادتها و شیوه های اقدام وبه طور کلی انواع تغییراتی راکه می
خواهیم در شاگردان ایجاد کنیم، دربر می گیرد .» (میرزا محمدی ،ص 17 ، 1383)