.
زندگی حکایتی است که هم می تواند توسط یک ابله حدیث شود و هم توسط یک بودا.
دلم میخواهد قلمم کتابی را آغاز کند و به انتها برساند. دلم میخواهد کتابی از احسان و تعشق بنویسد و روزی در قالب خود در دنیا تدریس شود و به اهل عالم بگوید که سراپرده یگانگی بلند شده به چشم بیگانگی یک دیگر را نبینند و همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار و همه مانند اعضای یک تن. پشت برایچه باید بین سیاه و سفید و زرد و سرخ فرق بگذارند. همه باید به یک چشم نگریسته شوند و آخرالامر همه یکی شوند و شیرازه تذکره هستی را به وجود آورند.