مقدمه: در این دهه حرف توجه به سیاستهای
اقتصادی پرتره « مالیات» به سمت عنوان تنها راه چاره تأمین منابع مالی دولت، جهت اجرای
طرحهای ملی عمرانی، اهمیتی خاص و اولویتی اساسی یافته است.
قوانین مالیاتی باب اوقات معاصر و عصر
خردگرایی،به مثابه ابزاری در جهت رویش اقتصادی به شمار میروند؛ زیرا «مالیات» نه
عزب متضمن ایجاد باب آمد دولتهاست، بلکه باید در راستای سیاستهای مالی و پولی
کشور وصول و خرج شود، و یکی از مهمترین هدفهای حصول مالیات ، اصل تعدیل ثروت و
عدالت اجتماعی است.
تشریح مالیات: در اصطلاح علم اقتصاد،
باج عبارتست از بخشی از درآمد، ثروت، فروش و یا بخشی از هر نوع پایه حقوقی دیگر
که توسط دولت از اشخاص حقیقی و حقوقی اخذ میشود.
مالیات در تاریخچه با تشکیل حکومت گره
خورده است. در این چربی خاکی هر زمانی که حکومت و یا سازمان مدیریت مدنی آغاز
شده مالیات بازهم به نوعی وجود داشته است؛ زیرا ابداً در تاریخ نمیتوان حکومتی را
یافت که از شهروندان خود و یا اقوام و ملتهایی که احیاناً به سمت آنان چیره میشدند،
به مفهوم کلی کلمه مالیات افسرده نشود. اصل باج در تاریخ وجود داشته؛ اما نحوه
وصول ثانیه تغییر میکرده است. باب گذشته در بیشتر مناطق جهان مقدار آن بسته به اراده
حاکمان تعیین میشده است.
الف - «پایه مالیاتی» : اندازه و ارزشی است که مالیات حرف آن قرار می گیرد. به سمت عنوان
مثال اگر دولت از درآمد فرد باج بگیرد پایه مالیاتی، درآمد است و به آن، مالیات
بر درآمد گفته میشود. و اگر دولت از مصرف باج بگیرد، اساس مالیاتی، مصرف
است.بسان اشکال عوارض گمرکی(که در اصطلاح به آن تعرفه نیز میگویند).
ب- «نرخ مالیات» بازشناخت کننده ی نسبتی از
پایه ی مالیاتی است که می باید به سمت صورت مالیات پرداخت گردد. مثلاَ ارج مالیات 25
درصد بر دخل این معنی را می دهد که باید از تمام 100 ریال درآمد 25 ریال آن بابت
مالیات پرداخت شود. معمولاَ اساس ونرخ مالیاتی را مجلس تعیین می کند.