تدبیر در مفهوم بسیار و عام آن به
شکل ها و با دیدگاههای دیگرسان تعریف شده است . همه اندیشمندان مدیریت در یک
نکته ائتلاف نظر
دارند و آن این است که مدیریت عامل رسیدن
به سمت اهداف سازمان می باشد . استونر
"stoner" باده گوید ، فرآیند برنامه
ریزی ، تنسیق ، ارشاد و کنترل کوشش های اعضای سازمان و استفاده از تمام
منابع سازمان برای ید یابی به اهداف معین سازمانی است . زیادترین تأکید این تعریف بر
وظایف اصلی مدیریت و استفاده از همه منابع و امکانات برای آمدن به هدف های
تشکیلاتی می باشد .
فلیپو "Flippo" مدیریت
را هماهنگی همه منابع از طریق فراگردهای برنامه ریزی و کنترل
عملیات سازمان بطوری که
آماج ها را بتوان بطور موثر و صرفه جویانه
حاصل بروز تعریف می کند . باب این تعریف
مدیریت جریانی آلبوم ای است که مهم ترین
پیشه او هماهنگی ، برنامه ریزی و بازدید است . بنیادی ترین نکته در تشریح فوق
اصطلاحات موثر و صرفه جویانه است . موثر بودن کار اسم یعنی دست یافتن به آماج ها و
آنچه سازمان می بایست به سمت آن برسد . مفهوم بهره جویانه به سمت معنی استعمال مناسب ،
بجا و اقتصادی از امکانات و منابع موجود در سازمان است . مدیر باید باب کاسه زمان و
جا و رعایت عمر و انرژی استعمال شده از منابع استفاده بهینه کند . صرفه جویانه یعنی این
که برآیند نتایج بدست آمده بطور سخنگو بررسی ای از برآیند منبعها ، نیروها ،
امکانات ، توان و دوران صرف شده بیشتر باشد .
علی
علاقه بند ، تدبیر را بوجود اتیان و حفظ
کردن محیطی که باب آن افراد بتوانند در جانب برآوردن هدف های معینی بطور اثربخش و
کار آمد پرکاری کنند تعریف باده کند . باب افزونتر تعاریف مدیریت ، به سمت انسان و کار
اجرا کردن انسان ها اشاره شده است . یک تعریف مدیریت را پیشه کردن حرف افراد و به وسیله
افراد و گروه ها برای تحقق هدف های سازمانی معرفی باده کند . معاشر نظر دیگری باده گوید ،
مدیریت یعنی هنر انجام دادن کارها به وسیله دیگران . تعداد ای ایضاً مدیریت را فراهم کردن
محیط درخور برای افراد می دانند .
فرا گرد
تدبیر را غابلاً بکار کردها یا وظایف مدیریت تفکیک و
افراز می کنند غرض از کار کرد اشاره به فعالیت مهم و
اساسی است که در نیل به هدف ضرورت
تمام دارد .
هانری
فایول اولین کسی بود که فراگرد تدبیر را به سمت وظایف یا
کار کرد ها تقسیم و تشریح کرد او پنج وظیفه ی اساسی را در
مدیریت امتیاز داد :
1- برنامه
ریزی ، یعنی پیش نگری و تدارک وسایل برای اعمال آتی .
2- سازماندهی
، یعنی ترکیب و اختصاص افراد و منبعها دیگر برای انجام دادن کار .
3- فرماندهی
، یعنی هدایت و جهت دهی افراد باب اجرا دادن کار .
4- هماهنگی
، یعنی به بازهم الحاق و وحدت بخشیدن همه ی کوشش ها و فعالیتها .
5- کنترل
، یعنی رسیدگی به سمت اینکه آیا قلوه امور طبق مقررات و دستورات صورت
می گیرند یا خیر .
فرهنگ لغات بین
المللی تعلیم و تربیت ،
مدیریت تحصیلی را به کار بردن صنعت ها و روشهای اداره ی
سازمانهای تربیتی با در نظر گرفتن هدفها و سیاستهای کلی
تعلیم و پرورش تعریف می آهسته .
فرهنگ لغات آموزش و تربیت ، مدیریت آموزشی را
راهنمایی ، بازدید و اداره امور مربوط
به سمت جریان تعلیم و پرورش در سازمانهای تربیتی می داند . فرهنگ لغات مدیریت تحصیلی دیگری می گوید ، مدیریت آموزشی یعنی فرآیند
هدایت و بازدید فعالیتهای اعضای یک
سازمان رسمی برای دست یابی اهداف اداره آموزشی .
کنزوویچ ، اسم آموزشگاهی
را چنین تعریف می کند :
تدبیر آموزشگاهی فرآیند اجتماعی مربوط به سمت هویت دادن
، نگهداشتن ، به هیجانآوردن ،
کنترل اجرا کردن و وحدت اسم تمام نیروهای رسمی و غیر رسمی
انسانی و مادی سازمان
یافته در یک نظام واحد و یکپارچه باده باشد . که برای ید یابی
به هدفهای از پیش تعیین شده طرحریزی شده است .
وایلز ، مدیریت و رهبری آموزشی را مترادف با تسهیل کنندگی می داند او باده گوید ، رهبری
آموزشی عبارت از یاری و مدد به بهبود
کار تحصیلی است و هر عملی که بتواند معلم را یک قدم پیشتر ببرد رهبری تحصیلی صفت می شود . ار چاه این تعریف در یک حالت کلی
تاویل شده است و مبین جنبه های اختصاصی
وظایف تدبیر نمی باشد ، ولی این مساله مهم را روشن می سازد که وظیفه اساسی مدیریت آموزشی کمک به فراهم آوردن اساس ها و شرایط
مناسب کار برای معلمین و دانش آموزان
و باب نتیجه ارتقا امور آموزشی است .
بطور کلی تدبیر تحصیلی فرآیندی است اجتماعی که حرف بکار گیری مهارتهای علمی ، فنی و هنری
قلوه نیروهای انسانی و اسم را سازماندهی
و هماهنگ نموده و حرف فراهم اتیان زمینه های انگیزش و رشد با تأمین نیازهای اسم اختصاصی و گروهی معلمان ، دانش آموزان و
کارکنان بطور صرفه جویانه به هدفهای
تعلیم و پرورش برسد .
پیشه کردهای مدیریت تحصیلی :
1- نظارت
و راهنمایی دبیران یا
معلمان .
2- برنامه
ریزی ( تحصیلی و درسی ) .
3- روابط
اجتماعی و فرهنگی در مناسبات انسانی .
4- ایجاد
و اسقرار تغییر .
5- ارزشیابی
( مطلق ، نسبتی ، مرحله ایا و پایانی ) .
6- اجرایی .
7- میانجی
و یاور باب حل مشکلات ، بحرانها و تعارضات .
8- حسابرسی
و بازدید امور مالی و بودجه و پشتیبانی تدارکاتی .
9- مشاوره
و راهنمایی آموزشی ، شغلی ،
روحی و جریان اندیشه آموزان .
10- رشد
سازمانی و امور کارکنان .
مدیریت علمی : فردریک
تیلور ، بانی مکتب
تدبیر علمی ، با ملاحظاتی درباره کار آیی پدیدآوری و محدودیت توانایی جسمی افراد انسانی ، پیشنهادهایی برای اثر بهر سازی سازمانها
ارائه انصاف . منظور از کارآیی ، بالا
بردن سطح تولید و بیشینه سازی ثمر حرف کمترین هزینه هاست .
تأثیر برمدیریت تحصیلی : بطور بسیار ، اگر قرار براین باشد
که اصول تدبیر علمی را در مدیریت
آموزشی بکار بریم ، طبعاً باب درجه اول باید بر فعالیتهای روی عملیاتی نظام آموزشی ، یعنی ، پایه آموزش و مدرسه تمرکز کنیم . آنگاه
، در این روی از روشهای علمی به
منظور بازشناخت ( 1) استانداردهای مطلوب پدیدآوری (بازده آموزش و پرورش ) ، ( 2) شیوه های ویژه پدیدآوری ( روشهای آموزش و پرورش ) ، ( 3)
ملاکهای خاص گزینش ، تربیت
، کارگماری ، و نگهداری
پدیدآوری کنندگان ( معلمان و مدیران ) ، و ( 4) ابزار و ابزار
پدیدآوری ( تکنولوژی آموزشی ) استفاده کنیم . بنابراین
، وظیفه معلمان و مدیران آموزشی
نیز به سمت استفاده موثر از روشها ، فنون و مواد استاندارد برای تولید بازده آموزشی استاندارد منحصر خواهد شد .
مدیریت حقوقبگیر ( نظریه کلاسیک سازمان ) :
از میان
مدیران صنعتی و معاشر منصبان دولتی و اداری که سعی کرده اند تجربه های خویش را کما بیش حرف بینش و آگاهی توصیف کنند ، هنری
فایول فرانسوی شهرت فراوان یافته و
تجزیه او از پرکاری سازمانها و فراگرد مدیریت تأثیری پایدار در قلمرو فکری مدیریت ثابت گذاشته است . فایول وظایف مدیریت را مشخص کرد و
اصولی بر آن مترتب دانست . پنج کارکرد
یا وظیفه تدبیر عبارتند از : 1- برنامه ریزی ، 2- اداره دهی ، 3 – فرماندهی ، 4- هماهنگی ، 5- نظارت .
به سمت عقیده فایول پروگرام ریزی و سازماندهی به منزله تهیه مقدمات برای اعمال سازمانی است . وظایف
فرماندهی و هماهنگی به منظور انجام
عملیاتی است که باب برنامه ریزی و سازماندهی مشخص شده اند . نظارت یا کنترل به غرض سنجش و ارزشیابی عملکرد واقعی با ضوابط و
ملاکهای از پیش تعیین شده است .
تأثیر
برمدیریت آموزشی : استعمال نظریه مدیریت اداری جهان حیطه بوده است . باب نتیجه ، سازمانهای آموزشی نیز در تمام کشور ها ، از
شرعیات و آداب آن عمیقاً
اثر تصویب اند . جوانب رسمی
سازمان نظام آموزشی تا اهداف ، خط مشی ها ، آل ،
انتخاب ، تمرکز و زوال تمرکز و......... عمدتاً به مفهومها یا
شرعیات نظریه فوق استعاره دارند
. باب اساس مدیریت نیز ، توصیه و تجویز اصول به منظور ادارهی نظام یا مدرسه یا کلاسداری ، تأثیر رهنمودهای تجویزی فایول و
پیروانش به سمت حافظه می آورد .