وی در یک خانواده 7 نفره رویش کرد. پدرش لی هوی چوئن، خواننده اپرا حیات و مادرش که یک چینی آلمانی بود، گریس آوازه داشت. آباجی بزرگش؛ اگنس، آباجی کوچکش؛ فیبی، برادر بزرگش؛ لی جون شن و برادر کوچکش لی جون خوی نام داشتند.
لی جون فان، بعدها نام بروس لی را برای خود برگزید. اب بروس لی علاوه حرف خوانندگی، در ورزش ووشو احاطه زیادی داشت و به سمت همین خاطر بروس لی به رشته ورزشهای رزمی علاقمند شد و بسیار پیشرفت کرد.
همچنین بروس لی از جاده پدرش به سینما جاده پیدا کرد. او در کودکی در چند فیلم سیاه و سفید کوتاه لعب کرد. اولین نقشش را به عنوان نوزاد در کالسکه بازی کرد و وقتی که ۱۸ ساله بود، حضور در ۱۲ فیلم را باب کارنامه هنری خود داشت.
اولین آشنایی بروس با هنرهای رزمی توسط پدرش - لی آرزو چون- صورت گرفت. او در ابتدا مهارتهای پایهای باب سبک تای چی را از پدرش بالا گرفت.
بروس لی از 13 حرف 18 سالگی تحت آموزش استاد هنگ کنگی خود، ییپ من بود.
پشت از اینکه برخی از شاگردان پپپ من به دلیل بعضی آداب و رسومات چینی از آموزش به بروس لی خودداری کردند، ییپ من به طور خصوصی شروع به آموزش وی کرد.
بروس همچنین بوکس غربی را نیز ذکر گرفت و مسابقه فینال قهرمانی بوکس در سال 1958 را با ناک اوت اجرا کردن گری الم که قهرمان سه دوره مسابقات بود، در راند سوم به پایان رساند.
پیش از آزمایش نهایی بروس سه حریف قبلی اش را مستقیماً در همان راند اول ناک اوت کرده بود. بعلاوه بروس تکنیکهای شمشیرزنی غربی را از برادرش پیتر لی- که قهرمان شمشیرزنی بود- یاد گرفت.
بروس لی در ۱۹ سالگی برای ادامه تحصیل به سمت آمریکا رفت و به سمت آموزش در رشته فلسفه پرداخت. وی برای صفت هزینه تحصیلش آغاز در رستوران کار میکرد اما چندی بعد تصمیم به آموزش کونگ فو گرفت و با استقبال فراوان دوستانش مواجه شد.
بروس لی آموزش هنرهای رزمی در آمریکا را از سال ۱۹۵۵ شروع کرد. جان فان کونگ فو یا کونگ فوی بروس لی، نامی بود که بروس لی چهر هنر رزمی خود گذاشت.
آغازین شاگرد بروس یک جودو پیشه به نام «جس گلاور» بود که بعدها دستیار او شد. قبل از نقل جا به کالیفرنیا، لی اولین مدرسه هنرهای رزمیاش را در سیاتل با آوازه موسسه جان فان کونگ فوی لی، افتتاح کرد.
اما بعد از مدتی با مخالفت چینیهای مقیم آمریکا مواجه گشت و آنها از وی خواستند ید از آموزش به خارجیها بر دارد اما بروس لی در تصمیمش مصمم بود و آنها برای تعطیل کردن باشگاه وی مبارزی ماهر به نام وانگ جک مان را به منظور مبارزه با بروس لی فرستادند که در این مبارزه وانگ به سختی شکست خورد و دندانهای جلویش را از دست داد.
بروس لی بعد از آموزش آهنگ به شرکت در مسابقات کاراته و نشان دادن تواناییهای خود در هنرهای رزمی گرفت. بدین منظور در سال ۱۹۶۴ در میدان ورزشی لانگ بیچ با اجرای چند تحرک نمایشی با سرعت و قدرتی خیرهکننده نامش حرف سر زبانها افتاد.
بعد از نمایش لانگ بیچ یک کارگردان که اتفاقاً در سالن ظهور داشت به ملاقات بروس لی رفت و از وی خواست در سریال زنبور سبز به ایفای نقش بپردازد و بروس هم پذیرفت و این مقدمهای شد برای ورود بروس لی به سینما.
بروس لی که باب رشته فلسفه آموزش کرده، از وی با عنوانهای استاد هنرهای رزمی، بازیگر فیلمهای رزمی، فیلسوف و بنیانگذار سبک جیت کان دو (Jeet Kune Do) در محافل بینالمللی یاد می شود.
همچنین او به عنوان تاثیرگذارترین رزمیکار سده بیستم و نماد فرهنگی شناخته شدهاست. او همچنین اب دو بازیگر به نامهای براندون لی (Brandon Lee) و شانون لی (Shannon Lee) بود.
بروس لی معروفترین جنگی کار و هنرپیشه فیلمهای جنگی بود. وی باب اواخر دهة 60 و اوایل دهه70 میلادی به علّت اجرای ضربات بلند و تکنیکهای برتر در مبارزه در محافل کونگ فوی جهان معروف شد.
او همیشه تکنیکی را که خودش ابداع کرده تمرین میکرد و به نمایش میگذاشت. فیلمهای رزمی بروس لی انبوه هیجانآور و شگفت انگیز بود.
بروس لی یکی از 7 نفر چهره معروف در محافل کونگ فوی آفاق به سمت شمار میرفت و به علّت هنرپیشه بودن، در هالیوود آمریکا بعد از مرگش یک موزه یادبود از بهر او تدارک دیده شد.
وی باب اجرای حرکات رزمی در فیلم هایش مهارت اضافی داشت. وی تکنیکهای مشتبازی چینی را خیلی خوب اجرا میکرد، چون وی کموزنی به نام جیت کان دو که حرکات، ضربات و تکنیکهای موثر سبکهای دیگر بود، خود ابداع کرده بود.
بروس لی، جیت کان دو را بر اساس تکنیکهای ووشو و برخی سبکهای خارجی بوجود آورد و بعد آن را به سمت یک استیل مبارزهای تبدیل کرد.
بروس در سال 1964 با دختری به نام لیندا پیوند کرد. همسرش باب زندگی و کار پارتی خوبی برای وی بود.
آنها بعد از ازدواج صاحب یک ابن به نام براندون لی و دختری به نام شانون شدند. فرزندان وی نیز به بازیگری رو آوردند و پسرش در اجرای صحنهای از فیلم خرجل به سمت شکل مرموزی از دنیا رفت.
بروس لی بعد از بازی باب چند سریال و فیلم مانند زنبور سبز، مارلو، لانگ استریت و .... در آمریکا تصمیم گرفت به سپاه صامت بازگردد و برای هم میهنانش نیز چند فیلم بازی کند که بلافاصله با استقبال شرکتهای فیلمسازی روبه رو شد.
وی در فیلم تارک کوهتانگ که در استودیو گلدن هاروست و به سمت کارگردانی لو وی ساخته شد، به ایفای نقش پرداخت. چندی بعد در فیلمهای امیر بزرگ و مشت خشم بازی کرد که این فیلمها رکورد فروش تمامی فیلمهای هنگ کنگی را شکست.
بعد از این فیلمها همه به سمت این نتیجه رسیدند که بدون شک بروس لی برترین رزمی کار دنیاست. سپس بروس لی خود آهنگ گرفت فیلم بسازد بدین منظور در سال ۱۹۷۲ شرکت فیلمسازی خویش به نام شرکت فیلمسازی کنکورد را تاسیس کرد و خود کارگردانی فیلم راه اژدها یا بازگشت اژدها را به عهده گرفت. این فیلم در هنگ کنگ مجدداً رکورد فروش فیلمهای قبلی بروس لی را شکست.
در این دوران بروس لی با موج پیشنهادهای شرکتهای فیلمسازی مواجه شد و وی باب چهارمین فیلم معروف خود بازی مرگ به سمت ایفای نقش پرداخت.
بعد از موفقیت بروس لی در هنگ کنگ، هالیوود به سمت سراغ بروس لی آمد و کمپانی برادران وارنر از وی خواست در فیلم اژدها وارد میشود به ایفای نقش بپردازد به همین دلیل بروس لی بازی مرگ را رها کرده و در اژدها وارد میشود که اولین فیلم جهانی وی به شمار میرفت، بازی کرد.
بروس لی که به سمت تومور مغزی دچار شده بود، هنگامی که میخواست برای تمرین فیلم بازی ارتحال برود بی هوش شده و تلاش پزشکان بی نتیجه بود و تیم پزشکی بروس لی ۵ دلیل برای مرگ نابهنگام او ارائه دادند. یکی از دلایل حقیقی مرگ پیشرس بروس تورم و رشد یک غده در مغز او بود.
به سمت گفته همسرش لیندا، بروس حرف تهیه کننده فیلم ریموندجو در ساعدت ۲ بعد از ظهر قرار داشت. آن تاخت در مورد ساخت فیلم بازی مرگ با یکدیگر تدبیر کردند و تا ساعت ۴ با هم صحبت کردند و بعد به خانه بتی تینگچی بازیگر تایوانی الاصل که نقش اصلی زن فیلم بازی مرگ را داشت رفتند. بعد از ساعتی چو آنجا را ترک می کند و بروس و بتی حرف هم شام میخورند.
باب آنجا بروس عاطفه سردرد می کند و بتی یک قرص آسپرین قوی به او میدهد. حدود ساعت ۷ شب بروس به سمت اسم میرود. چون به خانه بتی تلفن میزند تا با بروس حرف بزند لیک بتی میگوید بروس به خواب عمیقی رفته و نمیتواند او را بیدار کند.
بلافاصله او را به بیمارستان میرسانند. پزشکان به سمت امتحان دقیق میپردازند اما او به کما رفته بود. بعد از مدت کوتاهی نیز تا نفس هم نمیکشید. پزشکان آگاه شدند که مغزش تورم دارد. وزن دماغ او از ۱۴۰۰ به سمت ۱۵۷۵ گرم رسیده بود.
ابداً یک از رگهای خونی بسته الا پاره نشده بود. تمام اعضا و جوارح پیکر بروس لی مناسبت معاینه قرار گرفت و کالبد شکافی شد. در معدهاش نیز قرص آسپرین قوی بود که بتی به او داده بود. علاوه حرف این چند دانه شاهدانه در معدهاش یافت شد که مشخص نشد این شاهدانه ها را از دست چه کسی خورده است.
عدهای از پزشکان معتقد بودند که شاهدانهها به سمت حمه آغشته شده بود و همین امر سبب مرگ وی شده است. لیک پزشک اصلی او باورمند بود که به دلیل خوردن آسپرین قوی، تومور فعال شده و مرگش فرار رسیده بود. در حقیقت چنین فردی حرف داشتن تومور مغزی نباید چنین آسپرینی مصرف میکرد.
همسرش لیندا میگفت: او هیچ فصل دوست نداشت حیات طولانی داشته باشد. زیرا او نمی توانست تحمل آهسته که قدرت بدنیش با کهولت پرده روز به روز تحلیل رود. بروس لی میگفت ار خود باید فردا بمیرم هیچ شکایتی ندارم. من به سمت آرزوهایم ید یافتهام و در دنیا آنچه را که میخواستم انجام دادهام. از زندگی آرزو بیشتری ندارم.
بروس لی 20 ژوئیه سال 1973 در سپاه کنگ از دنیا رفت اما باب آمریکا به خاک سپرده شد. آرامگاه او در سیاتل آمریکا باب خیابان گارفیلد قرار دارد. باب هنگام مرگ، پسرش براندون لی ۸ سال داشت اما او نیز ۲۰ سال بعد از مرگ پدرش به طرز مشکوکی درگذشت. آرامگاه او نیز در کنار آرامگاه پدرش قرار دارد.
برخی از آثار هنری بروس لی: