گوگل مارکت

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

گوگل مارکت

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد


» :: ورونیکا تصمیم باده گیرد بمیرد

معرفی داستان...

 ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد ( به سمت پرتغالی : Veronica Decide Morrer، به انگلیسی : Veronika Decides to Die ) رمانی از ادیب توانمند برزیلی، پائولو کوئلیو .
داستان درمورد ورونیکای ۲۴ سالۀ اسلوونیاییست که علی‌رغم زندگی نرمالش تصمیم به انتحار می‌گیرد. این کتاب تا حدودی بر پایۀ تجربیات شخصی کوئلیو از بیمارستان‌های روانی مختلف است و حول آسه دیوانگی می‌چرخد.

داستان حایز این پیام است: «عقلانیت انبوهی از دیوانگی‌هاست».

خلاصه ایا از داستان...  

با داشتن آزمایش اتراق در بیمارستان روانی، پائلو کوئیلو افسانه ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد را انشا می کند. ورونیکا بنت جوانی است که حرف آزمایش شور و شوق جوانی به مرز بی حسی رسیده است و از همین رو دست به خود کشی می زند. اما به عوض مردن آشنا را در یک بهداری روانی ویلت می یابد و مطلع می شود که  عزب 7 نهار برای ادامه زندگی فرصت دارد. ورونیکا در ویلت فرصت آنرا باده یابد که زندگی را از زاویه ایا دیگر ببیند. آشنایی او با زدکا که تجربه زندگی غیر مادی اش را با او در میان می گذارد و ماری که یک وکیل است  و در جرگه صوفیانه  انجمن اخوت  ویلت حضور دارد کرانه زیستن باب دنیای دیگری در برابر دیدگان ورونیکا باز می شود.   فرد سومی که ورونیکا حرف او انیس می شود  ادوارد  فرزند سفیر اسلوونی در آرژانتین  است . ادوارد مجبور است برای فراموشی گذشته به شوک الکتریکی و یا همانطوریکه پزشک تیمارستان ، دکتر ایگور می خواند: الکتروکانوالسیو، بدن دهد .  مرگ پیش بینی شده ورونیکا که زیباترین دختر ویلت هم  است افزون از همه بر ادوارد اثر می گذارد . حرف نواختن قطعه ای در پیانو توسط ورونیکا که در آخری شب حیات دنیوی اش است  ادوارد را افزون از پیش به سمت ورونیکا می کشاند . متقابلا بعد از آخرین تیغ الکتریکی  ادوارد  که برای رهایی از عشق  ورونیکا  به ثانیه تن داده است،   ورونیکا عاشقانه ترین لحظه اش را  باب کنار ادوراد مدهوش  می گذراند. در انتهای آن شب  ورونیکا و ادوارد از ویلت باده گریزند و  به سمت امید گذراندن آخرین لحظات شیرین به آبادی می روند.   ورونیکا نمی میرد و معلوم می شود که همه این اتفاقات بر اساس تئوری دکتور ایگور بوده است که  می اندیشد آدمها حرف حرکت در جهت خلاف آفرینش و خلاف خواست حقیقی خویش ماده ایا زننده  به نام ویتریول در بدن خود تولید میکنند که آن ها را به سمت نیستی می کشاند.  دکتر ایگور  آگاهی از مرگ و در مرحله آخرین آگهی از زندگی را درمان موثر مبارزه با ویتریول  می داند و ورونیکا بهترین شاهد تایید این تئوری پزشک ایگور که شاید همان کوئیلو باشد است.

قطعاتی از کتاب...

-در دنیایی که هر کسی به هر بهایی،برای بقایش می جنگد، باب مناسبت رفتار کسانی که تصمیم می گیرند بمیرند، چه قضاوتی میشود کرد؟
هیچ کس نمیتواند قضاوت کند. هر کسی سعه آزار خود را میشناسد، و میزان فقدان معنای زندگیش را.

-دیوانه بمانید اما مانند عاقلان رفتار کنید،خطر دیگرسان وجود داشتن را بپذیرید اما بدون جلب توجه متفاوت باشید.

-آگاهی از مرگ، ضمیر اول شخص جمع را تشویق باده کند تا شدیدتر زندگی کنیم.

- مردم هیچ فصل با شنیدن چیزی نمی آموزند، باید خودشان به آن پی ببرند.

- اگر تعیش کنی، خداوند با حرف زندگی خواهد کرد.

- چشمه ای باش که پیوسته جاری است/ نه آب انباری که کارش پُر سازی است