مدت زمانی است که سرطان معده در زادبوم عزیزمان، عزیزانی از ضمیر اول شخص جمع گرفته که
تا دنیا دنیاست جایشان پوچ خواهد ماند. مرتضی
پاشایی از آن تمام افراد بود؛ اگرچه بسیاری از هنرمندان، پزشکان, مهندسان و اندیشمندان
و حتی آدم رایج روز به روز اسیر این بیماری صعب العلاج می شوند اما دست تقدیر مرتضی
را دراین مورد خاص زبانزد عام و خاص کرد.... روحش شاد
لیک من، به آغاز یک ایرانی تصمیم گرفتم تا با توجه به نرخ رشد بالای
این مریضی در ایران انتساب به اطلاع رسانی آن کاری در کرانه وسع و توانم انجام دهم لذا برآن
شدم تا اطلاعاتی در این خصوص تهیه و به سمع و نظر هموطنان ارجمند برسانم تا ضمن آشنایی
بیشتر با این درد بدانیم که چه باید کنیم و چه باید نکنیم . سرطان همین پس در منزل
ما الا هموطن ماست بنابراین هرچه بیشتر بدانیم کمک میکند تا عادات غذایی و تغذیه خویش را اصلاح نماییم،
به سلامتی خویش افزونتر اهمیت دهیم و در نهایت سبک و روش زندگی خویش را به نحوی تغییر
دهیم حرف احتمال ابتلا به حداقل برسد.
این سوژه انگیزه خواهد شد تا ضمن کمک به اقتصاد خود و مملکت خویش، بیش
از سابق از خویش و خانواده خویش در مقابل این بیماری مراقبت نماییم .
این مطلب جمعآوری شده نتیجهی اینهمه ماه تحقیق و تفحص میباشد که با
چهره و صوری شکیل، ضمن ارائه آخرین اطلاعات موجود باعث خواهد شد که تو هموطن عزیز
به سادگی و با صرف هزینهای ناچیز خود را در برابر این بیماری بیمه نمایید.
اسم باشید.
♫♫♫
یکی هست حرف قلبم
که هرشب واسه اون مینویسمو اون خوابه
نمیخوام بدونه
واسه اونه که دل من اینهمه بی تابه
یه کاغذ یه خودکار
ازنو شده انیس این دل دیوونه
یه نامه که خیسه
پُر از اشکه و کسی بازم اونو نمیخونه
یه روز همینجا توی اتاقم
یدفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم
دلشو غصه بگیره
گریه می کردم حصاد که می بست
میدونستم که می میرم
اون عزیزم حیات نمیتونستم
جلوی راشو بگیرم
میترسم یه توشه
برسه که اونو نبینم بمیرم عزب
خدایا کمک کن
نمیخوام بدونه دارم جون میکنم ایدون
خاموشی ِ اتاقو
داره میشکنه حرکت عصبی و غیرارادیعضله صورت تاکه گاهنما رو دیوار
ازنو نمیخوام
بشه باور من که دیگه نمیاد انگار
♫♫♫
یه روز همینجا توی اتاقم
یدفعه حرف داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم
دلشو اندوه بگیره
گریه باده کردم حصاد که می بست
میدونستم که می میرم
اون عزیزم حیات نمیتونستم
جلوی راشو بگیرم
یکی هست تو قلبم
که هرشب واسه اون مینویسمو اون خوابه
نمیخوام بدونه
واسه اونه که قلب من اینهمه بی تابه
یه کاغذ یه اتوماتیک
ازنو شده همدم این دل دیوونه
یه نامه که خیسه
پُر از اشکه و کسی بازم اونو نمیخونه