قارچ خوراکی صدفی Oyster
mushroom) )
×
محل رشد باب طبیعت : بر روی چوبهای پوسیده یا در اسم پوسیدن و سطح درختان .
×
دارای قدرت تجزیه بالاو براحتی
مادهها سلولزی راکلونیزه می سازد .
×
دارای رنگهای جوراجور کلاهک از قبیل
سفید ، آبی ، خاکستری ، طلایی ، قهوه ای و …
×
قارچ صدفی درختی Pleurotus
osteratus باب جنگهای درختان سخت چوب
گسترش فراوانی دارد .
گونه های زراعی
صفت : P,cittinopileatus/
p.Cystidiosus /P.Florida /P.eryngii p.osteratus
ارزش تغذیه ای : دارای اسیدهای آمینه آزاد ،ویتامینهای C (gr 144-30 باب 100 گرم
قارچ ) و B و نیاسین ، پتاسیم
بالا .
Pleurotus osteratus : (گونه تیپ جنس Pleurotus )
خصوصیات عمومی : روی بستری از
مادهها سلولزی براحتی رشد می کند. کلاهک ابتدا برآمده ولی سپس پخش و صاف می شود . قطر
کلاهک از 5 تا 20 سانتی متر متغیر است . رنگ از سفید تا قهوه ای تغیر پیدا می کند.
ساقه بصورت نامتقارن و غیرمرکزی به کلاهک پیوسته می شود.
تختخواب کشت : کاه گندم ، چاودار ، جو وحشی ، آلیاژ مس و روی وسرب ، ساقه ذرت ، نیشکر ،
بقایا پنبه بذر ، خاک اره ، کاغذ زاید .
بازده بیولوژیک
: بسیار اسم و از 60 تا 130 درصد گزارش شده
است .
برداشت : باب اثنا جوانی باید کلاهک ها برداشت شوند، برداشت بصورت خوشه
ای بهتر است . کارگران باب اثنا برداشت باید از ماسک استفاده نمایند. قارچ ها پس
از استنباط باید صفت آنی درحرارت یک یا دو درجه سرد شوند و سپس در ظرف مناسب بسته
بندی شوند.
خواص دارویی : این گونه و دیگر گونه های صدفی تولید Lovastatin می کند که دارویی مؤثر جهت کنترل کلسترول خون است . این قارچ در
درمان بیماریهای کبد و کلیه و بیماریهای روده ای نیز موثر است .
قارچ شاه صدفی:( Pleurotus
eryngii )
شاه صدف ، بابافت
محکم و سفت ،بزرگترین بازدهی را توانگر است . این قارچ دارای اساس بلند بطول 3 تا 10
سانتی متر وکلاهک 2 تا 10 سانتی متر می باشد . این قارچ خاکستری و بر روی ریشه های
دفن شده درختان چوبی رشد می کند. انگل اختیاری (Eryngium
campester ) می باشد .
بستر کشت : چوبهای درختان جنگلی ، کاه گندم ،کنجاله پنبه بذر ، از کاه
گندم و 10 درصد کنجد پنبه بذر نیز استفاده می شود.
راندمان : از 5 کیلوگرم خاک اره ، یا خرده چوب حدود kg 1 قارچ برداشت می شود.
برداشت : زمان برداشت این قارچ قبل از انحنا پیدا کردن کلاهک ها می
باشد و کل دوره پرورش حدود 45 روز طول می کشد .
قارچ شیتاکه
(قارچ جنگل ) Lentinula edodes
این قارچ بخصوص باب کشورهای چین ،ژاپن و کره کشت می شود. باب منابع قدیمی چین
روشهای کشت و تادیب این قارچ بخوبی مورد بررسی رسم گرفته است . این قارچ هم بر
روی کمپوست و بازهم بر روی قطعات چوبی درختان کشت می شود . کلاهک قارچ شی حرف که پهن و
بین 5 تا 25 سانتی واحد طول می باشد . دارای سویه های مختلف به درازا دوره بازدهی و زمان
تشکیل اندام بازدهی مختلف می باشد.
بستر و روش کشت : این قارچ روی چوبهای خشک درختان مختلف بویژه بلوط ، توسکا،
راش ، بید و اکثر درختان پخش برگ رویش می کند. نکته جالب اینست که تیر درختان جنگلی
با یک پاس تلقیح حرف 6 سال محصول می دهند. دراین باره قطعات چوب تهیه شده به اندازه
های مناسب بریده شده و آنگاه حرف روی تنه آن سوراخهایی ایجاد می گردد. سپس بذر تهیه
شده که به سمت پیمانه حبه های قند است در این سوراخها گذاشته می شود. آنگاه تنه های تیر در
اتاقها یا سالن های کشت قرار داده می شوند. درازا دوره پنجه دوانی بذر طبقمعمول 30 تا
70 نهار می باشد. توصیه می شود برای تشکیل گره های اولیه قطعات چوب باب استخر آب که
پایه تاب آن حدود می باشد غرق جانب گردد. بعد از حدود 10 روز کلاهک
ها حرف روی قطعات چوب تشکیل می شود. برای تشکیل بدنه بارده به پرتو نیاز دارد.
روش دیگر استفاده
از خاک اره چوبهای سخت همراه با منابع ازت دار الگو سبوس برنج، گندم می باشد .
آمیخته بازده رطوبت داده شده و در کیسه ریخته می شود. سپس بستر ضدعفونی شده بابذر
قارچ تلقیح می شود.
معمولا حدود 70-
35 نهار برای برثن روانی میسلیوم لازم است ، معمولا در چین اول اجازه رشد بیش از
12-10 کلاهک دریک بلوک داده نمی شود. به این منظور می توان بلوک ها را از پلاستیک
برون و در معرض هوا قرار انصاف . در نتیجه این عمل مسیلیوم ها در رویگردان آتمسفر خشک و
کلاهک های بیشتری ایجاد نخواهد شد . بعد از این می توان تری محیط را برای رشد
کلاهک های باقی اسم اسم برد . در این مرحله معمولا از بلوک های 3 کیلویی حدود
500 گرم قارچ برداشت می شود. پشت از چین آغاز رطوبت بسترها کاهش داده می شود و بعد
از 10-7 روز بلوکها برای مدت 24 تا 48 گاهنما باب آب شناور می شوند . آبیاری روزانه
حرف پیش از برداشت ضروری است ، تکرار مراحل اولیه تولید تا چند بار صورت می پذیرد .
معمولا از بلوکهای 7-6 کیلویی حدود 3 کیلوگرم محصول استنباط می شود...
صناعت جوهرهای است
که در اصل هر ایرانی به سمت فضل الهی به ودیعه نهاده شده است. به همین انگیزه جلوههای
صناعت در تمام حمایتکننده و مقوله های زندگی ایرانی مانند: معماری، نقاشی ، خط و کتابت ،
پارچهبافی، قالی وگلیمبافی، فلزکاری، سفالگری و ...... در طول تاریخ بروز و ظهور
داشته و دنیایی از زیباییها، ذوق، خلاقیت و ابتکار را پدید آورده است.
یکی از مظاهر
انعکاس هنر ایرانی در معماری این سرزمین است. آرتیست معمار ایرانی، از ابتدای کار
و از اثنا بکارگیری آجر که از مصالح اولیه احداث بنا به شمار میرفته زیباترین
نقشها و طرحها را هنگام ایجاد دیوارها و
تنپوش قبه ها وگوشواره ها، مقرنسها و طاقنماها خلق کرده است و در روند تکاملی آن
با بند چینی، گلاندازی، گرهسازی و آجرکاری آرمیده و رفته، شاهکارهای بینظیری را
به بود آورده است.
هنگام استعمال از
گچ با خلق گچبریهایی حرف نقوش هندسی، گیاهی، دنیایی از خلاقیت را که باب دنیا بی نظیر میباشد آفریده و در استفاده
از تیر برای پنجره ها و درها با بهرهگیری از فنونی نظیر منبت، مشبک، معرق، کندهکاری،
خاتمسازی و نقاشی روی چوب، اعجاز باور نکردنی را پدید آورده است.
برای تزیین بناگر از
کاشیهایی نظیر یک رنگ، هفت رنگ، معرق، طلایی و .... شیشه و آیینه باب شکلها و رنگها
و ابعاد گوناگون، استعانت جسته و دنیایی از زیبایی و خلاقیت و هنر را عرضه کرده و همه
اینها به دوست حجاریهای زیبا، بنا هایی
را در جای جای ایران بر پا و استوار کرده است.
بری تردید تحقق
این تمام زیباییها و خلاقیت جز به مدد عشق به معبود امکانپذیر نبود، برایچه که
بیشترین جلوه آنها را در مسجد، قبله و زیارتگاه میتوان دید.
بناهای مذهبی،
همواره مورد احترام و توجه ملل و اقوام مختلف باب طول تاریخ بوده است، و به لحاظ
همین اهمیت، پیوسته کاملترین تجربه های هنری هنرمندان برجسته تمام دوره تاریخی در
پرستش معماری و تزیین نقوش به کار رفته باب احداث چنین اماکنی بوده است. این علاقه و
توجه و بخشش سرمایه های مادی و معنوی، نه از باب منافع اقتصادی و اغراض مادی، بلکه
بر مبنای کشش و علاقهای قلبی حرف اصل گرایش فطری مردم به مکاتب الهی بروز کرده
است. چه بسا مردمی که حرف مشکلات و تنگناهای اقتصادی قرین بوده، اما باب سرمایهگذاری
برای مظاهر معنوی، از جمله بناهای وابسته به مقدسات مذهبی، از هیچگونه ایثاری
فروگذار نکرده اند.
بناهای رفیع و با
شکوهی که در درازا تاریخ برای معابد، مسجدها و کلیساها، سربرافراشتهاند، با یک
اعتبار قلبی و تعشق حقیقی همراه بوده است.
در تاریخ اسلام،
مسجد در رأس توجه مردم، به ویژه هنرمندان معتقد به مبانی دینی قرار داشته است. در
دوره هایی که اثری ازپیشرفتهای علمی و صنعتی در هیچ کجای آفاق دیده نمی شود،
برجستهترین آثار معماری جهان، از میان مسجدها ارجمند در جای جای سرزمنیهای اسلامی بر
جای مانده است، اگر چاه به سمت علل گوناگون، بویژه هجوم ارتشهای متجاوز بیگانه به
کشورهای اسلامی بسیاری از ابنیه مهم و مسجدها تاریخی دستخوش تخریب و ویرانی شده و
آثار مهم مکتوب و میراث فرهنگی مسلمین که اسیر غارت و آتشسوزی باب کتابخانههای
بااهمیت آفاق اسلام شده است، ما را از گنجینههای مهمی محروم کرده است، با این حال
آنچه بر جای مانده، خود دریچهای است برای
شناخت عظمت معماری به سمت کار رفته در بنای مساجد بزرگ تاریخی، بویژه ثانیه که در معماری و کاشیکاری بناها، مظاهر
معنوی و مفاهیم والای مذهبی چه در انتخاب رنگ و چه در تعیین شکل و فرم بسیار
ماهرانه تلفیق شدهاند، و فضایی به وجود آورده است که آدم شیفته معنویت را بسوی
خود می خواند.
- مسجد در
معماری ایران
- عملکردهای
مسجدها مختلف
- خصوصیات فضاهای کالبدی مسجد
در صناعت و معماری
ایرانی و به ویژه معماری مساجد با تاخت پدیده شکل و محتوا یا عینیت و ذهنیت - و در
یک کلام شکل و روح مواجهیم.
هنر معماری دارای
سه جنبه است یکی جایگاه اثر باب آبادی یا معماری شهری ، طراحی خود بنا یا حجم اثر، و
در نهایت هنرهای خویش به سمت معماری که شامل مواردی چون نور و رنگ و نقش است، میگردد
که این اخیر با آنکه نقشی محوری باب آنچه که معماری ایرانی نا میده میشود دارد،
اما در دورههای پسین، این شیوه یا مهجور گشته یا نقشی حاشیهیی یافته است. حال
آنکه چنین ظرفیتی را دارد که فضا سازی کند و بدون اینکه ترکیب احجام نامتجانس
ضرورت یابد، فضاهای دلخواه را ایجاد نماید.
انسان- و به سمت تبع
او اثر هنری- موجودیت نمی یابد، مگر آنکه قالب و روحی داشته باشد. قالب و جان دو
وجه منفک یا دوست و ترکیبی نیستند، بلکه وجوهی محشور و عجیبند که هیچ کدام بدون
دیگری موجودیت و معنا نمی یابد. خیر تمام قالبی محمل هر روحی است و نه روحی تاب نشستن
بر تمام قالبی را دارد. این دو تنها با یکدیگر موجودیت می یابد و رویش می کنند و
مرتبت وجودی مییابند.
در هنر معماری،
اثر و جان حاکم بر جابجایی ثانیه از یکدیگر منفک نیستند و نمیتوانند که باشند. نمیتوان
فضایی را تخیل نمود، بری آنکه صورت و شمایلی برایش قائل تفرج و به همین عنوان نمی
استطاعت چهره و شمایلی تصور نمود و مصالح آن را در نظر نداشت. جان فراخ در همنشین با
قالب تنگ همچون انیسش خرد و تحقیر میگردد یا شکل شکسته بر میدارد. شکل فراخ
نیز ذلیل روح حقیر شده، ویرانه میشود. این دو تنها بار شد متناسب و همپای یکدیگر،
کارا و زیبنده میگردند. در فضاسازی ایرانی علاوه بر ترکیب یا انتزاع حجمی، از
نقوش و صبغه و پرتو پردازی هم، به منظور القای انتزاع یا ترکیب فضایی استفاده شایان
و برازنده توجهی می شود به این معنا که در یک
فضای راسته، شکست پرتو یا ازهم پاشیدگی نقوش، قطعهای را مجرد یا گسسته می نمایاند و بالعکس
بدین لحاظ شناخت نقوش و در رأس ثانیه بند بنایی، در فضاسازی ایرانی نقشی مؤثر و
ناگزیر دارد.
موضوع شکل و روح
باب بیان هنری و فضاسازی معماری، نه ماجرای
راکب و مرکب که بحث بود و موجودیت است. تذهیب کاران باب طراحی، اشکالی را میآفرینند
که «مداخل» نام دارد و ثانیه صورت اشکالی است که «روالت» به هنگام نقشپردازی خود
بخود «بوم آلت» را نیز مد تماشا دارد. و هیچ یک از
آلتهای «رو» و «بوم» بدون دیگری موجودیت نمییابند. لیک هر مداخلی مناسب هر
زمینهای نیست. به این معنا که تیزی و پخی یا راستگی و نقوس نقش مداخل را، نه
اراده نقشبند که غرض تماشا او، یعنی مکانت و فضا سازی نقش است که تعیین می کند.
هرچند که رنگ و پرتو نیز باب این نقوش تأثیر ناگزیر و بسزا دارند، مداخل
نهایتاً در پیچیدهترین و رفیعترین مرتبت
خویش به گره بنایی صفت میشود. گره در مسیر تحول خویش از مداخل تا گره و از گره تا
« گره در گره » و حتی « امپراطور گره » تا آنجا پیش می جدول که به شطرنج معماران معروف
میگردد. اما در این عرصه همچنان انعطاف و شکل خود را به بوق و طرق مختلف حفظ مینماید
و به سمت گره کند و تند و نرم و در مواضعی دستگردان مبدل می شود که به انضمام رنگ،
قوالبی بازهم شأن و محشور با روح حاکم بر فضا سازی است.
آگاهی حاکم حرف هر
اثر معماری یا شهری، نقشی بنیادین در تحول شخصیت و ادراک حیثیت آن ایز در درازا زمان
و همچنین باب احساس مخاطبان ایفا می نماید. نقوش باب فضاسازی نقشی تعیین کننده
دارند. جا سازی مناسب، حرف مجموعه تمهیدات مندرج در آن رمز ماندگاری و موجب
جاودانگی این رد در طول حیات بشری گردیده است.
کاربرد نقوش در
حیثیت خارجی و فضاسازی درونی هر اثر معماری، مؤثر و بلکه تعیینکننده است. گره
بنایی در میان نقوش ایرانی جایگاهی رفیع و بی مانند دارد، تا آنجا شاید نقش دیگری
همچون گره در فضاسازی معماری ایرانی عمومیت نیافته و دخیل نگشته است.
همانگونه که دین
اسلام، تنها دین عبادت و پرستش و تدقیق به سمت آداب و مراسم عبادی نیست و حوزه نفوذ
احکام و قوانین آن حاوی تمام ابعاد و عرصه زندگی فردی و جمعی است، مسجد نیز، تنها
فضایی ویژه برای عبادت نمی باشد.
بلکه اضافه بر
جلسههای اندرز و ارشاد مسلمین، حلقهها و مجالس درس و بحث نیز در ثانیه تشکیل میشد و
میشود. حتی پس از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری که فضای مدرسه به صورتی
جدا و متمایز از سجدهگاه پدید آمد، پیوسته در برخی از مسجدها تدریس علوم مذهبی تا
سده و دهههای اخیر ادامه داشته است. اضافه بر این اغلب مسجدها سنگر مبارزه
اجتماعی مردم علیه حکام جبار، و کانون انجمن کردن مردم باب هنگام خوف و اضطرار بوده است.
مسجدها را از نظر
دامنه نوعبهنوع و صفت کارکرد های آنها می توان به چهار گروه طبقهبندی کرد: گروه
نخست، شامل مسجدهای جامع و مسجدهای بزرگی میشود که میانجیگری سلاطین، وزاء و حکام
ساخته می شدند. دائره عموم این مسجدها توسط بانی یا مأموران دولتی چهره می گرفت و
آنان باب اغلب موارد به هر کسی اجازت پیشنمازی یا تدریس در این مکان را نمی دادند بلکه اشخاصی که مورد
تایید باقی قرار میگرفتند به پایگاه پیشنمازی یا تدریس برگزیده میشدند. دربرخی از
مسجدهای جامع، چند پیشنماز همزمان به اقامه نماز میپرداختند و پیروان هر آیین و
مسلک با اقتدا به پیشوای خود، نماز برگزار میکردند.
- امت دوم، شامل
مسجد های متوسطی میشود که میانجیگری بزرگان محلی، علما و یا مشارکت عمومی آدم ساخته
می شد. باب بسیاری از این مساجد ها برای پیشنماز و دیگر افراد مسجد، پیمان خاصی وجود
نداشت و از محدودیتهایی که در مسجدها نوع اول ایجاد میشد، خبری نبود. اگرچه باید
توجه داشت که بعضی اوقات، پیرامون هر آیین برای خود سجدهگاه جداگانهای میساختند که
پیشنماز و مدرسان ثانیه از پیروان شاخههای همان مذهب بودند.
- گروه سوم ، شامل
مسجد- مدرسهها میشود. با وجود آنکه تعداد این مسجد - مدرسه ها بسیار اندک و
انگشت شمار است، اما اهمیت آنها از جهت اینکه دو عملکرد عبادی و آموزشی، همزمان و
به سمت موازات یکدیگر، هر کدام بخشی از فضای کالبدی را به خویش اختصاص دادهاند، قابل
توجه است. سجدهگاه و مدرسه بسیار جاذب آقا بزرگ در کاشان ، و مسجد و مدرسه سید در اصفهان
از بارزترین نمونه های این گروه از مسجدها هستند.
گروه چهارم، شامل
مسجدهای بسیار کوچکی میشود که عمدهترین و شاید تنها عملکرد آنها، جنبه عبادی
آنها بوده است و عزب باب آنها نماز بجا آورده می شد. مثلاً در نایین برخی از
مسجدهای کوچک هستند که مساحتی درحدود ده متر مربع دارند. این مسجدها توسط افراد
خیرخواه در محلهها یا در امتداد پیکر بازار و مراکز اقتصادی ساخته می شدند.
مسجدهای اولیه
بسیار ساده ساخته میشدند و فضای کالبدی آنها متشکل از شبستانی بدون در حیات که در
جلوی ثانیه حیاط یا فضای باز نیمه محصوری بود داشت. بتدریج و با اغماض دوران و روی کار
آمدن حکومتهای سلطنتی، بر عظمت و شکوه معماری مسجدها افزوده شد.
در ایران، عناصری
از معماری بومی باب فضای کالبدی مسجدها مورد استفاده رسم گرفت. ایوان، یکی از این
عناصر بود. نخست، یک ایوان در شبستان اصلی و سپس دو ایوان روبهروی یکدیگر که اغلب
یکی به ورودی اختصاص داشت، به ساختمان مسجد اضافه شد. تعداد این ایوانها باب مرحلهای
از تکامل طرح مسجد، به چهار عدد رسید. عنصر دیگر، بند از چهار طاقیهایی حیات که
باب پیش از اسلام به سمت عنوان بخشی از فضای آتشکدهها و آتشگاهها مورد بهرهبرداری
واقع میشد و پس از اسلام بعضی از آنها به سمت عنوان سجدهگاه مورد استفاده قرار گرفت. این
عنصر و گنبد به چهره قبه خانه، در بخش شبستان اصلی مسجد به کار گرفته شد و بر
عظمت فضای مسجد افزود. بدین ترتیب روند شکلگیری فضای کالبدی سجدهگاه کشیده به تکوین
طرح فضاهای چهار ایوانی شد. طرح فضاهای چهار ایوانی که پیش از اسلام نیز شناخته
شده بود، متأثر از جهانبینی و دائرهالمعارف ایران باستان و باب ارتباط با جهات چهارگانه
مقدسی که در ارتباط با فضای مثالی و توجه به سمت حرکت و سیر خورشید، شکل گرفته بود.
الگو سابقالذکر چنان مورد استقبال قرار گرفت که نه تنها در ساختمان مسجدها، بلکه در
بنای مدرسهها و کاروانسراها نیز به سمت کار برده شد. البته این الگو بیشتر در مسجدها و
سایر بناهای بزرگ به کار برده میشد و عمومیت استفاده از آن، مانع از تکوین در
فضاهای معماری نمیشد.
مسجدهای جامع، از
جنبة روند شکلگیری فضاهای کالبدی، به تاخت گروه تقسیم میشوند. گروه اول، شامل
مسجدهایی که بنا آنها در طول تاریخ
تغییر شکل پذیرفته و در هر دوره، فضاهایی به آنها اتصال شده و بخشهایی از
ثانیه را تغییر شکل دادهاند. مسجد جامع اصفهان نیز که هستة اولیة آن پیش از دوران آلبویه
اسم شده بود، در دورة مزبور و پس از آن باب عهد سلجوقیان و در دورههای بعد،
پیوسته شاهد تغییراتی باب فضای کالبدی خود بوده است.
گروه دوم، شامل
مسجدهایی است که از ابتدا با نقشهای از پیش طرح شده ساخته میشدند. و هیچ تغییر
شکلی را نمیپذیرفتند. این مسجدها که اغلب صفت به دورة صفویه و بعد از ثانیه هستند،
بیشتر به سمت چهره بنایی مجزا از فضاهای کالبدی پیرامون خود و گاهی بیتفاوت نسبت به
آنچه در برخی از جوانب و اطرافشان وجود داشت، ساخته میشدند. این مسجدها با داشتن
یک ورودی عظیم و با شکوه ، خود را از فضاهای اطرافشان متمایز میساختند و نظر
بیننده را احضاریه می کردند.
تزیین بناهای
مذهبی با آجر که در زمان سلجوقیان رایج، و در دورة ایلخانان تکامل یافته بوده، در
دورة صوفیان جای خود را به تزیین پرکار و گستردة کاشیکاری داد. تزیین بنا به
طور اصلی آگاه فضای درونی بنا بود و پوستة خارجی بنا بسیار ساده بود و در اغلب
موردها حرف کاهگل پوشانده میشد. عزب جایی که در نمای خارجی تزیین میشد و خود را
آشکار میساخت، فضای ورودی بناگر بود. تزیین ورودی مسجدها و سایر بناها از دورة
ایلخانان به سمت بعد، بسیار مناسبت توجه قرر گرفت. باب این بناها، فضاهای ورودی، بسیار
مرتفع و با شکوه اسم میشد.
بعد از دورة
هخامنشی گنبد، که در پی نیاز و ضرورتی فنی - ساختمانی، برای تنپوش فضای بزرگ بدون
استفاده از چوب، باب دوران اشکانیان اختراع شد و در آن دوره و سپس در عهد ساسانیان
در ساختمان کاخها و آتشکدهها مورد استفاده رسم میگرفت و پس از آن برای پوشش
بخشی از آن فضای خوابگاه به سمت کار گرفته میشد به سبب استفاده زیاد از آن در مسجدها و
سایر فضاهای مذهبی موجب شد که مفهومی سمبلیک کسب کند و به آغاز نشانه و سمبلی
برای فضاهای مذهبی مورد تدقیق رسم گیرد. جنبة نمادی و سمبلیت قبه از چنان قدرتی
بهرهمند شد که امروزه برای بیان جنبة مذهبی ساختمان مسجد ها، مورد استعمال قرار
میگیرد و هنوز هیچ آخشیج و شکلی نتوانسته است جای ثانیه را بگیرد و حتی تصور چنین
تحولی در آیندة نزدیک دشوار به سمت نظر میرسد.
مناره: همان سنخ که از صفت واژه آن بر میآید، عنصری جهت تبادل
دادهها از جاده دور توسط آتش، و به طور کلی محل آتش بود و پیش از اسلام کاربرد
داشت. این عنصر پس از اسلام ابتدا به سمت چهره ساده و منفرد برای خواندن اذان و آگاه
کردن مسلمانان از وقت نماز به سمت کار میرفت. آخشیج مزبور پس از قرن پنجم و ششم هجری،
پس از پذیرش کاربردی فنی باب جنب تارک در ورودیها و جنب ایوانهای اصلی مسجدها و سایر
بناهای مذهبی، به چهره عنصری نمایشی و تزیینی درآمد و جنبهای نمادی به خود گرفت.
نکتة بسیار بااهمیت در
مناسبت عناصر فوق، این است که با بود آن که امروزه آنها به عنوان سمبل و نشانهای
از فضاهای مذهبی آشنا شدهاند، لیک این امر لزوماً به این معنی نیست که عناصر
سابقالذکر در دوران گذشته و در همة دورهها و در همة شهرها، دارای چنین مفهومی که
امروزه دارند، بودهاند؛ تمام چند که پذیریش صور مشترکی بین مفاهیم و جنبة ادراکی
آنها باب درازا تاریخ ممکن است...
انرژی
منسوب به باد بیش از 2000 واحد زمان ( است که مورد استفاده قرارگرفته است. آغازین آسیابهای بادی در
ایران مورد استفاده قرار گرفتند که از هوا از بهر تولید انرژی مکانیکی استفاده می
کردند. آوازه "آسیاب بادی" به این بلد به کار رفت که هدف اصلی آنها آسیاب
وخرد کردن غلات و تبادل ثانیه به آرد بود .
باد
یک پروانه(توربین) بادی را می چرخاند که به قرقره ها و تسمه هایی وصل بود و چرخهای
آسیاب را به سمت پرسه در می آورد .
در
آغار سالهای 1900 آسیابهای بادی تغییرو بهبود یافتند و از بهر کشیدن ماء از زیرزمین
مناسبت استفاده قرارگرفتند و امروزه هنوز بدین منظور مناسبت مصرف قرارمی گیرند .
پس
از انبساط ژنراتورهای بادی، طولی نکشید که برای سرویس دهی در مناطق دور افتاده
استرالیا یعنی جاهایی که صفت از ژنراتورهای شهری تامین نمی شد، مورد استعمال قرار
گرفت.
از
زمانهای نخستین، بشر حرف ساخت اولین آسیاب ها که قدمت آنها واحد زمان ( ششم میلادی ثبت شده
است، نیروی هوا را اسم پایین کنترل خود درآورده است. به مرور زمان این تکنولوژی از تنوع
بهرهمند شده است از تمام کشیدن آب از چاه، آسیاب کردن غلات و تامین نیروی برق
کارخانجات چوب بری و الوار سازی. در اواسط سده نوزدهم عزب در انگلستان بیش از
10000 آسیاب منسوب به باد کار می کرد. آخری دگرگونی در طول سالهای 1880 به اتفاق پیوست
زمانی که عمل گردش بادبانها به سمت محرک و گرداننده یک دینام الکتریکی تبدیل گشت. رشد
این تکنولوژی ادامه داشت اما انگیزش تجاری واقعی دوران بحران نفت در 1970 رخ داد که
توجه بشر را به سمت تولید نیروی برق مداوم و ایمن مورد نظر ساخت. که این مستقیما به
استقرار نیروی باد بعنوان منبع انرژی عالمگیر که سریعترین اندازه رشد را داشته، منجر
شد با تاجر که عزب در اروپا رشد متوسط سالانه 30 درصدی داشته است یعنی نرخ رشدی
که فقط حرف صنعت کامپیوتر و ارتباطات از راه چرخه برابری می کند. بازهم الحال تغییرات
جدول و موضوعات امنیتی انگیزش بیشتری برای بوجود آوردن منابع انرژی جوراجور که ادامه
یافتنی باشند و آلودگی ایجاد نکنند را فراهم می سازد.
تکنولوژی
توان بادی باب سالهای اخیربسرعت رشد کرده است و اروپا در راس این صنعت دارای
تکنولوژی رفیع قرارگرفته است. توربین ها باب حال ارزانتر و قدرتمندتر صیرورت هستند، با
طول پره بیشتر که باقدرت است از مقدار باد زیادتری استفاده آهسته و بنابراین
الکتریسیته بیشتری پدیدآوری نماید و هزینه پدیدآوری برق از منابع قابل تجدید را کاهش دهد .