اجمال رمان:
سجیه اصلی رمان ـ یک آزادمنش هرج و مرز طلب است که پس از پایان تحصیلات در اروپا به سمت ایران میآید، اما خفقان و جهل حاکم بر جامعه را تاب نمیآورد و انتحار میکند. 'قهرمان اصول' کتاب ـ آقای جلیل ـ مرد اروپایی مآبی است که به سمت عنوان تمثیل تجدد طلبی به سمت قهرمان کتاب درس آزادگی میدهد. در واقع، 'محمد مسعود' در این رمان، قید و بندهای حاکم حرف شرق را با آزادیهای باب در غرب تشبیه میکند و به طور کلی عرب (تجدد) را ترجیح میدهد. وی تصویری از جهنمی که ایران آوازه دارد ترسیم میکند و لحنی تند و سبکی ناتورالیستی، اخلاق و خلقیات آدمها، استبداد و اباطیل را به باد انتقاد میگیرد. او به سمت گلهایی چون 'د' اشاره میکند که در جهنمی که مالک آن ـ تراضی امپراطور ـ از خون و رنج مردم تغذیه میکند، خیلی زود پرپر میشوند...