طبق تحقیقات آکادمیک صورت گرفته، استوار شده که استطاعت شرکت در اجرای برنامه بازاریابی سالم و بی عیب منجر به توانایی باب ایجاد بها برتر برای مشتری میشود. همچنین این تحقیقات و روشهای تجارت آرم داده اند که بخشهای بازاریابی و فروش بطور مشترک در ازاء فعالیتهای بازاریابی مسئولند. ارچه محققان تدقیق نسبتا کمی به رابطه بین این دو بخش داشته اند ولی با نگاهی کلی به نقشهای این دو بخش میتوان دریافت هماهنگی ضعیف آشکار آنها در توانایی شرکت مخلل ایجاد ارزش برتر مشتری است. مقاله حاضر مدل پیشگامان را از بهر تشریح ایجاد ارزش برتر مشتری، در ادبیاتی که حرف ظرفیتها و روابط بازاریابی-فروش سروکار دارد، ارائه میدهد. فرضیات نویسنده اینست که جهت گیری استراتژیک شرکت، روابط اثربخش بازاریابی-فروش، استعمال از نیروی فروش مستقیم و نیروی فروش اسم مدار، ابداع بها برتر مشتری و عملکرد بازاریابی را بطور مثبت تحت تاثیر قرار میدهد. تمامی تحقیقات تجربی، فرضیات پیوسته با انتظار تاثیر مستقیم نیروی فروش را تایید میکند.