مدتها, این مساله که برایچه زنان بى فرزند, جلو فتواى علما و قوانین حقوقى, از تمامى دارایى شوهر ارث نبرند, در حالى که کتابالله مى فرماید: (لهن الربع مما ترکتم, ان لم یکن لکم ولد.) نساء, ۱۲. فکر مرا مشغول کرده بود. پشت از دقت و بررسى, دیدم, کسى باب یک چهارم, مناقشه ندارد, سخن حرف تارک این است که آیا زن شوهر مرده و بى فرزند, از همه دارایى ارث مى برد, یا از اعیان؟ زیرا (ما ترکتم) بروز باب تمامى اموال دارد, نه صراحت.
حرف این حال, فکر کردم, اجازه دادن بر خلاف ظاهر قرآن نیز, به آسانى امکان ندارد. خبر, باید اضافه بر تواتر و حجت شرعى بودن, از چنان صراحتى برخوردار باشد که انتساب تمام (ماترکتم) در آیه شریفه, بسان (تکرم النحویین) نسبت به (اکرم العلما) باشد.
بارى, وقتى در عرصه تحقیق, چند اشکال پدید آمد که تمام یک به پاسخى باب خور نیاز داشت, بر آن شدم تمامى روایات ارثیه را از آغازکتاب میراث حرف آخر, از کتابهاى چهارگانه و دیگر کتابهاى روایى شیعى و سنى خواندن کنم و به تفسیرهاى گوناگون مراجعه کنم, تا شاید راه حلى بیابیم.
انتظام دادگاه اجرائی به تدریج در قرن بیستم ایجاد و آغاز به سمت کار کرد. این دادگاه باب ابتدا به عنوان دادسرا اجرائی عالی در سال 1918 روی کار آمد و به دنبال آن دادگاههای ایالتی در سال 1955 شکل گرفتند و در آخر دوباره به سمت نام دادگاههای اجرائی ایالتی فعال شدند .
تعداد دادگاههای ویژه همیشه کم بوده است. مهمترین چنین دادگاههایی که هنوز نیز موجودیت دارند یکی دادگاه بیمه می باشد که حرف بیمه اجتماعی و مباحث مربوط به مستمری و حقوق باز نشستگی تارک و کار دارد. دیگری دادگاه انصاف و ستد برای امور مصرف کنندگان است و مورد دیگر این دادگاهها ، دادسرا کار برای مناسبات در روابط شغلی می باشد. همچنین یک دادگاه اسارتگاه وجود دارد که جرایم مربوط به کسانی را که برای چندمین بار مرتکب آن جرم شده اند مورد بررسی قرار می دهد. دادسرا عالی اعلام جرم ، عزب در مورد نادری از اعمال مجرم باب مظان اتهام میانجیگری عضوی از دولت ، عضووی از یکی از دادگاههای عالی ، یک شخصیت پارلمانی یا وزیر دادگستری تشکیل می شود .