افزایش برازنده توجه اندازه و تنوع تجهیزات فیزیکی ، افزایش تعداد طرح های پیچیده ، تکنیک های جدید نگهداری و تعمیرات و نیز نگرش به اداره انگیزه شده که نت اهمیت روزافزون یافته و دستخوش تغییرات زیادی شود. لذا نیاز به سمت یک چارچوب استراتژیکی است حرف با کمک آن بتوان تحولات جدید را مدیریت نمود . نگهداری تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان یا [1]RCM چنین چارچوبی را فراهم می نماید . فرآیند ماشینکاری از اهمیت به سزایی باب تولید محصولات حرف کیفیت برخوردار است . لذا استفاده از متدولوژی RCM در اثربخشی ماشین ابزار ماشینکاری راهگشا می باشد . آنچه باب این مقاله به سمت آن پرداخته شده توسعه الگویی از نگهداری تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان جهت ماشین آلات ماشینکاری است . الگوی تدوین شده به سمت عنوان یک فرآیند قالب یافته علاوه بر تعریف گام های متدولوژی RCM با پرسش از وضعیت کارکرد و شکست های کارکردی و پیامدهای ثانیه ها ، متخصصان نت را به سمت جانب تعیین فعالیت های اثردار نت و در نهایت ارتقای دسترسی و قابلیت اطمینان ماشین آلات رهنمون می نماید . الگوی توسعه داده شده بر روی ماشین آلات ماشینکاری اجرا شد و نتایج حاصله حاکی از این امر بود که حرف اجرای الگوی توسعه یافته RCM علاوه بر اسم پایین کنترل بودن کامل شکست هایی که دارای پیامدهای ایمنی می باشند مشخص شد که تنها 28درصد از کارکردها به حیات وابسته اند و نت اقتضایی 35 درصد از کل بوده که باعث کاهش برازنده توجهی درعملیات بازرسی می شود . همچنین مشخص شد که 32.4 درصد بهره جویی در هزینه های نت پیشگیرانه بازده شده و از طرفی 31 درصد فعالیت های نت توسط اپراتور اجرا می شود که انگیزه صرفه جویی در وقت متخصصان نت شده است .
کلمات کلیدی : نگهداری تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان ، RCM، Reliability Centered Maintenance
جوهره
خصوصیت های الکترونیکی گرافن به شدت تحت اثر جذب مولکول ها رسم می گیرد و این ماده را برای کاربرد در اساس حسگر گازی جالب می سازد. کار حاضر، کاربرد گرافن به عنوان یک بستر پرکار در حسگر گازی را بررسی می کند.
برای دید فایل اصلی (ترجمه نشده) فایل Gas sensors based on graphene که در همین دکان قرار داده شده است را به صورت رایگان دانلود کنید .
چکیده: امروزه دانش به عنوان یک سرمایه و توانگری غیرملموس جا مهمی در سازمان ها پیدا کرده است. به سمت کارگیری هرچه بهتر و موثرتر اندیشه سازمانی به صورت سازمان دهی شده و مدیریت شده و تلفیق آن در فرهنگ سازمانی، پیشرفتی قابل توجه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سازمان ها ایجاد می کند. اما از سوی دیگر مدیریت اندیشه ناموفق بازهم می تواند هزینه هنگفتی را به سازمان تحمیل کند. بنابراین شناخت عوامل توفیق مدیریت دانش و به سمت کار بردن آنها می تواند راهنمایی برای مدیریت بهتر آن باشد. عوامل توفیق تدبیر دانش در سازمان ها از زوایای مختلف در تحقیقات گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مورد کاوی های مختلفی در سازمان ها و شرکت ها در جهان برای بررسی این عوامل صورت گرفته است. در این مقاله اهتمام شده تا با دیدگاهی متفاوت این عوامل باب چرخه مدیریت دانش یعنی کسب و تولید دانش، عرضه و به اشتراک گذاری دانش و به کارگیری دانش استخراج شده و چارچوبی برای این عوامل ارائه شود. ایضاً برتری این عوامل در هر مرحله با استفاده از آزمون های مناسب آماری مشخص می شود. حرف اساس نتایج به ید آمده از این تحقیق، 17 عامل رتبه اول تا هفتم را در بین عوامل اولویت دار در سه مرحله فرایند کسب، عرضه و به کارگیری دانش به خود اختصاص داده اند و از میان آنها، عوامل مشوق های انگیزشی مناسب، حمایت مدیریت ارشد، یادگیری مداوم و فضای آزاد سازمانی بیشترین فراوانی را در هر سه فرایند داشته اند.